نقدهای منتشر شده، دیدگاه نویسندگان بوده و لزوماً بیانگر دیدگاه شبکه مستند و جشنواره تلویزیونی مستند نیست.
نقدها بعد از پایان مهلت نظرسنجی منتشر می شود تا در رأی آثار تاثیری نداشته باشد.
این صفحه متعلق به شما مخاطبان جشنواره است، شبکه مستند سیما و دبیرخانه جشنواره تلویزیونی مستند از نقد آثار و دیدگاه شما عزیزان استقبال می کند.
جنگل برفی از پشت شیشه خودروی قرقبان، با پاک کردن شیشه، ناگاه به جنگلی در روزی آفتابی بدل میشود. همین ورودی برای مستند «قرقبان» کافی است تا منتظر خلاقیتهایی از این دست برای پیش برد روایت در محدودهی زمانی مشخص باشیم.
«قرقبان» ماجرای فردی است که در جنگلهای شهرستان تنکابن تلاشی چشمگیر برای بقای حیوانات رو به انقراض دارد و به مبارزهای جذاب با شکارگران میپردازد. سویه طنزآمیز در شخصیتپردازی، به شکل بسیار تاثیرگذاری ایده را برجسته و قابل درک کرده است. مستند لحظات درخشان زیادی در ثبت این گفتگوهای قرقبان و شکارچیان بومی دارد که هم فرآیند انتقال ایده و محتوا را به دوش میکشد و هم شخصیتپردازی را به نحوی قابل پسند ارائه میکند.
روایت «قرقبان» به شدت جالب توجه است. در جانمایی رویدادهای آغازین، ابتکار عمل آنجایی رخ میدهد که ابتدا موضوع خورده شدن گاوهای روستاییان توسط حیوانات وحشی منطقه بیان میشود و در ادامه با نمایش عکسهای دوربینی که در جنگل کارگذاشته شده، موجودی که گونهاش مشخص نیست رونمایی میشود.
روایت اصلی مستند با همین تکنیک ساده و تلفیق دو رویداد به سرعت شکل میگیرد. این آغاز، به راحتی جذابیت روایت را تا ۸۵ دقیقه ضمانت میکند. باید بدانیم چه عاملی باعث کشته شدن گاوهاست. خرس؟ پلنگ؟ انسان؟ یا موجودی ناشناس؟
اما نکته اصلی روایت، خلاقیت مثال زدنی در تدوین و شکل چینش رویدادهاست. ترکیبی از فیلمنامه، تدوین و کارگردانی صحنههای حائز اهمیت سبب شده است تا مستند «قرقبان» تنها بیانیهای برای حفاظتی محیطزیستی نباشد. یقینا رابطهی تنگاتنگی بین شکار بیرویه و کم شدن منابع تغذیه جانوران شکارچی وحشی وجود دارد. این نکتهی مهم و حیاتی و البته علمی، در مستند «قرقبان» صاف و پوست کنده و به شکل مستقیم به مخاطب منتقل نمیشود. مستندساز پیام اخلاقی نمیدهد که شکار حیوانات اهلی روستاییان توسط حیوانات گوشتخوار بومی، به شکار خود روستاییها از حیات وحش برمیگردد. نکته جذاب در روایت اینکه این مهم را به ذهن خود ما واگذار میکند. به عبارتی سلسله اطلاعاتی که مستند ارائه میکند و توالی رویدادها خود به خود این نکته را یادآور میشود که راز ابتدایی مستند در کشته شدن گاوها بیارتباط به شکار بیرویه شکارچیان نیست. اینجا ما به عنوان مخاطب قرار است روابط معنایی پلانها را کشف کنیم و این کشف است که آثار فیلمیک را جذاب میکند و نه توضیح مستقیم آن.
پلانها و سکانسها به شکل بسیار هوشمندانهای در پی هم میآیند. به طور مثال کشف و ضبط یک تله آهنی بسیار خطرناک کات میشود به پلانی از تصویری آرشیوی با فرمت موبایلیاش از یک پلنگ که به دام همین تلهها افتاده بود و کل سکانس نیز برش میخورد به سکانس صاحب یکی از همین تلهها. این روایت خطی آنچنان در راستای همان مسئله ابتدایی مستند یعنی کشف حقیقت جریان دارد که اثری ۸۵ دقیقهای را به شدت دوستداشتنی و دنبال کننده جلوه میدهد.
مستند لحظات درخشان کم ندارد. لولهگذاری در ارتفاعات کوهستان، گفتگو با شکارگری که لحن و جملات بسیار جذابی دارد، جستجوی نافرجام یک شکارچی، دعوای بسیار جذاب روستاییها بر سر یک سگ و نمایش تقلای سگی که به بند کشیده میشود، تصاویری از گاوهای خورده شده، پرداختن بر خشونتی بسیار تاویلپذیر از گاوجنگ، اسب چموش و …
مستند «قرقبان» به راحتی آنچه را که باید بگوید را به شکل کنونیاش روایت میکند. تصاویر زنده است، محصول گذشته نیست. چالشها در لابهلای همین گفتگوهای به ظاهر عادی شکل میگیرد. فقط با شنیدن گفتگوهای متعدد مستند بین شکارگران و قرقبان است که می فهمیم شاید گاودارها نیز حق زیست دارند.
مستند شخصیت جذابش را تا پایان با روندی تراژیک پیش میبرد. دو رویداد این روند رو به افول را میسازد. یکی ماجرای سربازی و ترس از اعزام و کار نیمهتمام او است و دیگری تعدی و اعتراض کمک قرقبانی است که در طول مستند در نقش حامی بود و حالا با آسیب دیدن مالش، خود در نقش یک معترض ظاهر میشود. این کاراکتر دوم نیز به شدت قابل توجه در اثر پرداخت شده است. کاراکتری با سویههایی طنزآمیز که او را باورپذیر و دوستداشتنی کرده است.
اما درخشانترین پلان بیشک پایانبندی «قرقبان» است. حالا نوبتی هم باشد باید لحظاتی خود گاوها را از بلندی با پسزمینهای از دریای ابر ببینیم. نمایش یک زیست که ما را در طرفداری از پلنگها و گاوها مردد نگاه میدارد.
راهنمای امتیازدهی
نقد و نظر خود را برای ما ارسال کنید
بدون دیدگاه