هشتمین جشنواره تلویزیونی مستند

جشنواره مستند، جشنواره تلویزیونی مستند، جشنواره فیلم، جشنواره عکس و جشنواره مستند نگاری، ویژه فلسطین

نقد مستند «دیواره های مرز»

نقد مستند «دیواره های مرز»

رحیم ناظریان

فضایی مشخص برای زندگی

مستند درباره مین های به جامانده از جنگ عراق و ایران در مناطقی از کردستان است که همچنان با وجود پاکسازی، به دلایلی متعدد قربانی می گیرد. قربانیانی که در مستند «دیواره های مرز» به نقل فاجعه می پردازند، از طیف هایی متنوع انتخاب شده اند که اغلب آنان کودکانی هستند که بیشتر از روی ناآگاهی و عدم آموزش، طعمه مین های به جا مانده از جنگ می شوند.

نمایش آدمهایی که هر کدام عضوی از اعضای بدنشان ناقص شده، علاوه بر کراهت جنگ و آثار خشونت بارش، اکنونِ تلخ آدمهای نمونه را بی پرده به تصویر می کشد. پیش از این، مستندهای زیادی درباره مین های کردستان تولید شده که اغلب همین مصیبت را شرح داده است، اما در مستند «دیواره های مرز» خشونت تصویری از این جهت با رخی عریان جلوی دید قرار می گیرد که تلنگر محکم تری برای رفع این بلا توسط متولی انجام گیرد.

شاید اگر سالها قبل درباره مین های کردستان و آسیب های آن گزارشی یا خبری مخابره می شد، به دلیل پهناور بودن محیط آلوده به مین و با وجود تلاش هایی زیاد برای رفع آن که همچنان به دلیل همان گستردگی، کافی به نظر نمی رسید، باز هم امکان پذیرش کاستی ها وجود داشت؛ اما آنچه اکنون چالش را دو برابر می کند، نه فقط وجود مناطق آلوده، بلکه عدم حمایت متولیان کشوری از آسیب دیدگان مین است. مستند در تجسس و پیگیری این ناملایمت آشکار، بسیار جسورانه عمل می کند و دردی مضاعف به نسبتِ خودِ نقص از مین را شرح می دهد.

روایت مستند با محوریت یکی از آسیب دیدگان مین‌هاست. دلایل متعددی برای عدم پاسخ گویی به او از قبیل کولبر بودن، گرفتن یک دیه اندک و باطل شدن حقوق جانبازی، عدم پاسخ گویی مسئولین شهرستانی و استانی به او و… وجود دارد که درک رویداد را بغرنج تر می کند. حضور و تلاش و پیگیری چنین شخصیتی در مستند یک خط روایی ایجاد می کند تا مسیر پر پیچ و خم اداری برای احقاق حق را به خوبی به تصویر بکشد.

زنان آسیب دیده نیز با توجه به شرایط فرهنگی منطقه، دارای مشکلاتی چندوجهی هستند. برای آنان نیز فقط آسیب مین تنها رنجِ ممکن نخواهد بود. عدم شغل و یا آموزش کاری که مناسب افرادی با نقض عضو باشد، عدم تمایل مردها برای ازدواج با چنین فردی، بالا رفتن سن و این تلقی که دختری حدودا بیست ساله به زعم فرهنگ منطقه، پیردختر لقب می گیرد و مواردی از دست، چالش هایی بی شمار است که گریبان مصدومان مین ها را می گیرد.    

آنچه در مستند «دیواره های مرز» در ذهن ثبت می شود چهره هایی است که با وجود نقص عضو، هیچ امکان یاری از سوی مراجع را امید ندارند و بازیچه بازی های اداری و قوانین عجیب و قدیمی هستند که هر چه زودتر باید تغییر کند. آدمهایی که علاوه بر درد نقص عضو، باید هزینه های سرسام آور درمان را از جیب خود بپردازند. قوانینی آنقدر قدیمی، همچون کارگاهی سنتی برای تولید پای مصنوعی با چوب درخت، در یکی از پلان های پایانی مستند که استعاره ای است از همان عقب ماندگی در درمان کارساز درد مین زده ها…

مستند در بکگراند خود، نمایشی مدام از حصارهای دارد که به صورت موکد، مرزهای زندگی و مرگ و نقص عضو را مشخص می کند. این دیوارها از جنس فنس، در طول مستند، به صورت مستقیم در معرض دید نیست، بلکه در خلال گفتگوها، بازی های کودکان، گفتگوها و آمد و شد ها مدام در پسزمینه حضور دارد. نکته ای که مستندساز نیز آگاهانه بدان تاکید دارد تا فضای قابل درکی در قبال محدوده‌هایی ممنوع را بسازد. فضایی مشخص برای اینکه آدمها بدان ورود نکنند تا به سرنوشت آنهایی که با نقص عضو به زندگی سختشان ادامه می دهند، دچار نشوند.

به نقد این مستند چه امتیازی می دهید؟


راهنمای امتیازدهی

نقد و نظر خود را برای ما ارسال کنید

بدون دیدگاه