در دهه 1960 حیطه تولید و نمایش فیلم مستند به تدریج از سینما به تلویزیون انتقال یافت. تا جایی که امروزه حجم عمده ای از تولیدات شبکه های جهانی ملی و محلی در قالب مستند است.
از سویی دیگر انقلاب دیجیتالی و دسترسی آسان به ابزارهای مدرن تصویربرداری موجب ظهور و ورود نسلی از فیلم سازان در حوزه مستند شده است که فارغ از سختی و هزینه های معمول دنیای آنالوگ بی دغدغه شروع به ساخت فیلم می کنند. این هنرمندان بنا به چرخه تعریف شده سینمای مستند جز جشنواره های داخلی و خارجی و اکران های محدود مخاطبان خاص، هیچگونه امکانی برای عرضه کردن و دیده شدن آثارشان ندارند. آثاری که بعد از گذر از این چرخه اکران جشنواره ای بالاجبار سر از آرشیوهای شخصی در می آورند.
این پروسه ناقص و البته جبری موجب می شود که فیلمساز به علت عدم ارتباط تعاملی با مخاطب گسترده و دیده نشدن فیلمش توسط طیف وسیعی از سلایق ، از ضعف ها، قوت ها و بازخوردهای اثرش بی اطلاع باشد. بی شک شکل گیری مخاطب جدی و پیگیر ،ایجاد فضای نقد و تحلیل ،اشنایی و گسترش تئوری ها ،تحلیل سینمای مستند و بالطبع پیشرفت و فراگیری این گونه مهم سینمایی در گرو به نمایش گذاشتن و دیده شدن فیلم های مستند به صورت ثابت و صد البته برای طیف وسیعی از مخاطب است.
اگر فیلم های مستند به صورت ثابت و با برنامه مشخص به نمایش در آید ، وقتی فیلم ساز به صورت کاملا مشخص و پارامتری از میزان علاقه مخاطب به اثرش آگاه شود ، آن وقت است که در این پروسه درست اصولی و البته ضروری فضای نقد شکل گرفته ،مخاطب حرفه ای بوجود آمده و دغدغه های فردی و جمعی در یک محیط کاملا فرهنگی در مسیر اصلاح جامعه قرار می گیرد. جشنواره تلویزیونی مستند بنا بر این نیاز در آغاز سال 1396 با شعار « روایت حقیقت در قاب واقعیت » آغاز به کار کرد.
این جشنواره در سال 97 و در دومین دوره خود بخش عکس مستند و در سومین دوره در سال 98 بخش مستند نگاری را اضافه کرد تا طیف وسیع تری از هنرمندان و نویسندگان حوزه مستند را پوشش دهد.