هفتمین جشنواره تلویزیونی مستند

بسمه تعالی
یک قرن سکوت انتظار…..
حدود یک قرن سکوت و انتظار، با بسته شدن مرز ایران و روسیه، اکثر خانواده ها به دو بخش تقسیم شدند. برادر از خواهر ، مادر از فرزند ، شوهر از همسر… و شاید یک نسل از هم جدا شدند. نسل جدا شده ای در حال انقراض بودند که با تغییر رژیم روسیه و به رسمیت شناختن کشورهای قفقاز، استقلال انها رقم خورد. مردم در دو سوی مرز و رودخانه ارس و یا مرزهای سیم خاردار تجمع کردند و هر کس از بازماندگان خود جویا می شدند. اما هیچ کس بر اثر گذشت زمان، ادرس درستی در دست نداشت.
حکایت مستند از اینجا اغاز می شود که شوتعلی دو پسر داشت، عبدالله و فیض الله در دیار اسالم تالش استان گیلان. انزمان دوران ملوک الطوایفی بوده که، طوالش شامل پنج بلوک ، کرگانرود ۱۵۰ مرد مسلح، اسالم ۸۵ مرد مسلح ، طالشدولا ۱۲۰ مرد مسلح، شاندرمن ۶۰ مرد مسلح، و ماسال ۸۵ مرد مسلح داشتند. و در بین این اقوام ، کسی نارضایتی یا مرتکب خطایی میشد به طوایف دیگر پناه میبرد. مثلا اگر کسی قتل میکرد و یا از دادن مالیات و جزیه عاجز میشد به دیگر طوائف پناه میبرد. گاهاً برای استردادشان تلاش میشد و توافقاتی بدست می امد.
عبدالله

تاریخ بخش عکس رو تمدید نکردن چرا؟ فرقی دارن این دو بخش؟