هشتمین جشنواره تلویزیونی مستند

جشنواره مستند، جشنواره تلویزیونی مستند، جشنواره فیلم، جشنواره عکس و جشنواره مستند نگاری، ویژه فلسطین

تلاش ۱۰ ساله برای ثبت آخرین بازماندگان یک دریاچه خشک شده/ شبکه مستند در پیچینگ فعال شود
تلاش ۱۰ ساله برای ثبت آخرین بازماندگان یک دریاچه خشک شده/ شبکه مستند در پیچینگ فعال شود
04 مهر 1403 8:49 ب.ظ

محسن شیرزایی گفت: به نظر من بخش طرح و پیچینگ جشنواره شبکه مستند باید نقش فعال‌تری داشته باشد؛ شاید بتوان با تجمیع و مشارکت سایر نهادها و سرمایه‌گذاران به محقق شدن این مهم نزدیکتر شد.

به گزارش روابط عمومی جشنواره‌ی تلویزیونی مستند، محسن شیرزایی کارگردان و مستندساز با جدیدترین اثر خود متقاضی حضور در هشتمین جشنواره تلویزیونی مستند شده است. او درباره مستند جدید خود گفت: ایده مستند «در جستجوی تختک نشینها» از سال 1393 شکل گرفت؛ درست زمانی که من اولین فیلم مستندم را از شرایط دریاچه هامون ساختم. در سه دهه اخیر، مهمترین تغییرات اقلیمی را در شرق کشور و منطقه سیستان داشتیم و به نوعی جزو اولین مناطقی در ایران بودیم که دچار بحران آب شد و برای مردم سیستان که بخش اعظمی از اشتغال‌شان مبتنی بر آب بود مسئله کمبود آب و کاهش نزولات جوی و تغییرات مسیر ورودی آب از کشور همسایه (افغانستان) امر سختی شد که به ناچار مجبور به ترک و مهاجرت گسترده از این منطقه شدند.

وی ادامه داد: «تختک نشینها» یا همان هامون‌نشینان، بخش مهمی از مردمان سیستان بودند که در دل دریاچه هامون اجتماع فرهنگی و زیستی خودشان را در طول تاریخ بنیان گذاشته‌اند؛ غالب کار تختک نشینها پرورش گاو سیستانی بود که متاسفانه از تبعات خشکسالی بی نصیب نبود، به طوری که طبق آخرین آماری که توسط اداره محیط زیست شهرستان زابل در سال 1383 منتشر شده، بالغ بر 3411 خانوار تختک نشین در هامون به کار دامداری اشتغال داشته‌اند که در حال حاضر به سه یا چهار خانوار تقلیل یافته است.

شیرزایی تاکید کرد: این فیلم، تلاش ده ساله من برای ثبت آخرین بازماندگان در این دریاچه خشک است و ما به مدت ده سال تحولات دریاچه را ثبت و ضبط کرده‌ایم و در این سال‌ها چندباری هامون آبگیری و دوباره خشک شده است.

کارگردان مستند «در جست‌وجوی تختک نشینها» درباره پژوهش مستند خود گفت: پژوهش همواره برای من جذاب است، چون رازآلودگی خاص خود را دارد و من از مسیر کشف، همیشه لذت می‌برم؛ برای من پژوهش سفر به دورن و به عمق است و همواره خودم را به این سفر دعوت می‌کنم. همین وجه لذت بردن از رسیدن به مقصود است که بیشترین تلاش من برای رسیدن به پاسخ را فراهم می‌کند؛ مثلا در همین مستند در جستجوی تختک نشینها علیرغم آنکه خودم زاده و رشد یافته این منطقه‌ام اما از زیست هامون نشینها هیچ اطلاعی نداشتم و همیشه در پس ذهنم به این موضوع فکر می‌کردم که مردم دریاچه هامون که بهشان تختک نشین گفته می‌شود دارای چه ویژگی‌های زیستی، فرهنگی، اجتماعی و … بودند.

وی ادامه داد: وقتی پژوهش‌های اولیه را شروع کردم متوجه شدم که یک نسلی دارای آداب و ویژگی‌های خاص خودشان بودند، تختک نشینها به لحاظ طبقه اجتماعی جزو متمول‌ترین‌ها در سیستان بودند؛ یعنی پس از مالکان و زمین داران این تختک نشینها بودند که با انبوهی از گله های گاو در این دریاچه زندگی کردند که نه تنها مایحتاج مردم منطقه به آن وابسته بود بلکه در برهه‌ای از زمان به تامین گوشت برای سایر هموطنانمان در کشور اشتغال داشتند و این وجه از حضور و تلاش آنان در شکوفایی بخشی از اقتصاد منطقه و کشور پر اهمیت بود.

او درباره چرایی پرداخت به این سوژه گفت: به نظرم پرداختن به این سوژه ضرورت داشت، چرا که ما به واسطه خشکسالی یک هویت زیستی از بخشی از مردمانمان را از دست دادیم و یا در حال از دست رفتن است. ضرورت ساخت این فیلم هم از همین جا آغاز شد که در آینده چه سند تصویری از این زیست و هویت خواهیم داشت؟ من طی این سال‌ها تلاش کردم بخشی از زیست‌شان را به تصویر بکشم و رنج بسیاری متحمل شدم؛ بعضا با هرگروه که پیش رفتیم در فصل بعد یا در سال بعد دیگر در هامون نبودند و محل را ترک و یا تغیر شغل داده بودند و دیگه در هامون زندگی نمی‌کردند. ما به طور منفصل بخش‌هایی از زیست این گروه‌ها و گاها افراد تک افتاده در دل هامون را در این یک دهه اخیر ثبت کردیم و با روایت خودشان به زندگی و عمق بیشتری از فرهنگ زیستی شان آشنا شدیم.

شیرزایی تصریح کرد: این مردم آداب و رسوم خاص خودشان را داشتند، فرهنگی متفاوت‌تری از سایر مردم منطقه در سیستان و همین طور واژگان متعدد‌تری که حتی برای من هم معنی برخی از این واژگان آشنایی نداشت و شما این فرهنگ لغت را فقط در دل دریاچه هامون می‌توانستید شاهد باشید؛ واژگانی که اکنون به فراموشی رفته و کمتر نسل جدید در این منطقه با آن آشنایی دارد. من نمی‌خواستم این زیست و این فرهنگ و این مردمان در سکوت فراموش شوند.

این کارگردان و مستندساز در بخش دیگری از صحبت‌های خود درباره مستندسازی در تلویزیون گفت: رسانه ملی باید به سمت مستندهای قصه‌گو پیش برود، مردم قصه را دوست دارند و پای قصه می‌نشینند، اما متاسفانه در سال‌های اخیر وجه گزارشی و مستند گزارشی بیشتر مورد توجه قرار گرفته و شاید اسباب و امکان و شرایط باعث این روند شده باشد؛ برای رسیدن به یک قصه از دل مردم واقعی باید زمان صرف شود و حمایت از مستندسازان که این دو به خودی خود از بزرگترین چالش‌های مستندسازی حال حاضر ماست که مستلزم درک تعاملی دوسویه بین تولید‌کننده و پخش‌کننده را می‌طلبد تا به نتایج مطلوب‌تری برسیم.

وی ادامه داد: شبکه مستند سیما نقش و جایگاه ویژه‌ای در بین مردم و مستندسازان و رسانه ملی دارد، چرا که به شکل تخصصی به سینمای مستند توجه می‌کند، اما بین یک اثر تلویزیونی مستند و یک اثر سینمایی مستند همیشه تفاوت بسیاری شاهد هستیم. اینکه رسانه ملی بتواند مستند فاخر و ارزشمند تولید کند الزامات خاص خودش را دارد که به نظر می‌رسد تلویزیون باید در این مسیر خودش را به مستندساز نزدیک کند و با حمایت بیشتری که می‌کند به تولید ارزشمندتری نزدیک شوند.

او مقایسه‌ای بین سینمای مستند ایران و خارج از ایران داشت و تاکید کرد: سینمای مستند و فیلم مستند در تلویزیون‌های خارج از مرزهای ما جایگاه و ارزشمندی خاص خودش را دارد، مستندساز اهمیت دارد و با احترام به او نگریسته می‌شود و فقط بودجه‌ای که برای پژوهش یک فیلم مستند در نظر گرفته می‌شود به هیچ عنوان قابل مقایسه با شرایط فعلی ما در داخل نیست. رویکرد دوسویه یعنی تعامل فیلمساز مستند و مدیر برنامه مستند و یا هر مسئول اثرگذار در مسیر سینمای مستند، لازم و ملزوم یکدیگرند تا مادامی که شکل نگیرد، نمی‌توان به بهبود شرایط تولید و پخش نزدیک شد. ما در داخل بودجه محدود داریم و بودجه محدود باعث می‌شود کیفیت یک اثر مستند پایین بیاید در این یک دهه که از عمر کار مستندسازی من گذشته به وضوح درک کرده‌ام که با بودجه کم نمی‌شود فیلم خوب ساخت.

وی تاکید کرد: من اگر بودجه بهتری داشتم می‌توانستم فیلم مستند در جستجوی تختک نشینها را با کیفیت بیشتری در مسیر تولید و پس تولید به سرانجام برسانم اما در طی این 10 سال به تنهایی پیش رفتم و علیرغم ارسال این طرح به چند نهاد دولتی برای کسب بودجه تولید موفق نبودم تا در انتهای مسیر به توافقی رسیدم.

شیرزایی درباره جشنواره تلویزیونی مستند گفت: جشنواره شبکه مستند بسیار ایده ارزشمند و فوق العاده‌ای است و من از جشنواره سوم تا به حالا با فیلم‌ها و این رویداد همراه هستم و عموما فیلم‌های جشنواره را می‌بینم و به نظرم فوق العاده از این جهت است که همه مردم در اقصی نقاط کشور می‌توانند از یک دریچه با یک چای گرم کنار تلویزیون بنشینند و جشنواره را تماشا کنند، در حالی که سایر جشنواره‌ها در کشور این امکان را ندارد و این وجه تمایزی است که این جشنواره با سایر جشنواره‌ها در کشور است. حضور مستندسازان برجسته در این رویداد فرهنگی، هنری بخش مهم دیگری از شرایط جشنواره شبکه مستند سیماست که هر سال نسبت به سال گذشته متفاوت‌تر است و به کیفیت بخشی جشنواره با آثار ارائه شده می‌انجامد و امیدوارم کماکان استمرار داشته باشد.

وی ادامه داد: اینکه گفته می‌شود خانه مستندسازان تلویزیون است، به نظرم در حد یک شعار باقی مانده است؛ همینطور که قبلا هم گفتم برای تبدیل شدن تلویزیون به خانه مستندسازان چالش‌هایی وجود دارد که می‌طلبد متولیان امر نسبت به آن توجه ویژه‌تری داشته باشند و نگاه عدالت محوری را به تمام مستندسازان در سراسر کشور ترویج کنند. من از آخرین کاری که برای تلویزیون ساخته‌ام سالهای زیادی گذشته است و در این سال‌ها چه با ثبت طرح و چه تماس برای ارائه طرح و یا فروش فیلم راه به جایی نبردم و حسم این است که اهمیتی ندارد و نگاه در پایتخت یک نگاه متمرکز و پایتخت‌نشین است و هرکس که امکان رفت آمد به دفتر مستند در تهران را دارد می‌تواند به قرارداد برسد در حالی که در گذشته شرایط جور دیگری بود و ما هم خودمان را بخشی از جریان تولید تلویزیون می‌دانستیم نه من و چند نفری که در سیستان و بلوچستان به کار مستند اشتغال داریم در این سالها موفق به عقد قرارداد نشده‌ایم.

او درباره لزوم فعال‌تر شدن شبکه مستند در حوزه طرح و پیچینگ گفت: عدالت رسانه‌ای یعنی توجه به ظرفیت مستندسازان مستقل وغیر وابسته که غالبا بدون حمایت از نهادها به تولید فیلم مستند اشتغال دارند و حمایت از نسل جدید مستندسازان که در گوشه گوشه این کشور با کمترین هزینه بیشترین تلاش را انجام می‌دهند، اینکه جشنواره‌ای برپا کنیم و بگوییم عدالت رسانه‌ای شکل گرفته، مسلما حرف مطلوبی نیست، اما اینکه بخشی از عدالت رسانه با برپایی این جشنواره محقق می‌شود شاید حرف پسندیده‌تری باشد، بله درست است. ما در بخشی از عدالت رسانه‌ای در این سالها گام برداشتیم و توانستیم حمایت‌هایی را انجام بدهیم اما کافی نیست؛ به نظر من بخش طرح و پیچینگ جشنواره شبکه مستند باید نقش فعال‌تری داشته باشد؛ شاید بتوان با تجمیع و مشارکت سایر نهادها و سرمایه‌گذاران به محقق شدن این مهم نزدیکتر شد.

بدون دیدگاه