نقدهای منتشر شده، دیدگاه نویسندگان بوده و لزوماً بیانگر دیدگاه شبکه مستند و جشنواره تلویزیونی مستند نیست.
نقدها بعد از پایان مهلت نظرسنجی منتشر می شود تا در رأی آثار تاثیری نداشته باشد.
این صفحه متعلق به شما مخاطبان جشنواره است، شبکه مستند سیما و دبیرخانه جشنواره تلویزیونی مستند از نقد آثار و دیدگاه شما عزیزان استقبال می کند.
ناهید برش کوتاهی از زندگی یک زن ارمنی در روستایی در استان اصفهان است.
در جشنواره امسال، آناهید میتواند کاندیدا یا حتی برنده جایزه بهترین فیلمبرداری شود. درکی که فیلمبردار فیلم از نوردهی طبیعی دارد بسیار خوب است. فیلم با نمایی معرف از روستای زیبای خویگان علیا شروع میشود، در صبح و هنگام اذان. دو نکته بسیار واضح تر در مورد این پلان وجود دارد. اول اینکه بعد از ۱۰ دقیقه با احتمال بالایی تماشاگر حرفهای مستند حدس خواهد زد که فیلم با چه پلانی تمام خواهد شد، دوم اینکه هلی شاتهای معرف ، به مدد تکنولوژی فیلمبرداری هوایی که در این چند سال به ایران آمده اند به فیلم کمک کرده اند. این نکته بسیار مثبت فیلم است که نماهای هوایی آن در جهت ساختار روایی فیلم به کار گرفته شدهاند و نه اینکه کارگردان از نماهای خوشگل هوایی خوشش بیاید و آنها را در فیلم بگنجاند.
آناهید شخصیتی بسیار مثبت و پر انرژی است. که در روستا توانسته خود را جا بیاندازد. تعداد ارامنه ساکن ایران در سالهای اخیر بسیار کم شدهاند،چه برسد به ارامنه ساکن روستاها. پس حتی قدم برداشتن در راه به تصویر کشیدن یکی از شریف ترین اقوام تاریخ ایران خود باعث احترام تماشاگر میشود. اما امان از دست روایت مشاهده گر. ای کاش در ایران و ممنوعیت های مختلفش این یکی نیز ممنوع میشد تا مستندسازان عزیز ما بدون بهانه آوردن که این موضوع حتما باید مشاهده گر روایت شود، کمی در روایت خلاقیت بیشتری به خرج میدادند.
سوال از کارگردان اینجاست که خودت دلت آمد، بعد از نمای معرف جذابت، تماشاگر را مجبور به دیدن سلسله نماهایی کنی که ۷۰ سال است در مستند سازی ایران استفاده میشود؟ آنهم برای چنین موضوعی؟ سریع چند تا پلان از خانه گذاشته شود و زندگی روزمره و چه و چه.
تازه سوال دیگر اینجاست که مگر کسی از شما خواسته که در سریعترین شکل ممکن جمله هایی از آناهید بگذارید که به عشقش به ایران اشاره کند؟ این یکی بدترین قسمت محتوای فیلم است.
اگر پلان آخر را تماشاگر حدس بزند، حتی اگر تابلو باشد که قرار است که اتفاقی بیافتد، میشود کلیشه. اما اینکه چون قهرمان فیلم ارمنی است، همان اول از او اعتراف بگیریم که عاشق ایران است اتفاقا گویی او را مهاجر و غیر ایرانی میدانیم. انگار باید ثابت کند. اگر موضوع فیلم در مورد یک لر یا ترک بود هم کارگردان همین حرفها را در ابتدای فیلم میگذاشت؟ قصدی بر ایراد گرفتن نیست. اما در فیلمی که خودش خودش را خیلی خوب روایت میکند و اتفاقا در سکانس های معاشرت آناهید با مردم روستا به بهترین شکل جلو میرود، وجود این جملات باعث میشود تصور کنیم که کارگردان دخالت بیجا در روایت فیلم خودش کرده. این ایراد نیست، بلکه شوکه کردن تماشاگر از به دست انداز افتادن روش کارگردان است. ایراد آنجایی وارد است که در سکانس بازدید لیلا از کلیسا به خاطر انتخاب غلط دوربین، به جای نشان دادن پلانهای باز، درگیر فلو فوکوس کردن فیلمبردار میشویم و قشنگ معلوم است که فیلمبردار به زحمت افتاده.
در جای دیگری از فیلم لیلا بر سر مزار پدر آناهید حاضر میشود و فاتحه میخواند. این نمای نمادین بسیار خوبی است، اما کمی مشکوک. چرا که انگار چیدمانی اتفاق افتاده و این سم برای فیلم مستند است. اگر لیلا به شکلی همیشگی به سر مزار ارامنه حاضر میشود و فاتحه میخواند، کارگردان باید تماشاگر را شیرفهم کند که این است. اگر نه، گرچه سکانس خوبی است و به روایت فیلم میخورد، اما ریاکارانه جلوه میکند. انگار لیلا این کار را فقط این بار برای دوربین کارگردان انجام داده است.هر جا کارگردان اجازه داده موضوع فیلم خود جلو برود، کار خیلی خوب از آب درآمده. هر جا کارگردان صرفاً مشاهده گر بوده، کارش عالی جلو رفته. گل فیلم و نقطه اوج نصب ناقوس است که از همین روش استفاده شده. هرچند بهترین قسمت فیلم صحبت های آناهید است. اینبار کاملآ عادی و بدون اینکه بخواهد چیزی را اثبات کند. وقتی آناهید در مورد انسانیت، حد و حدود و روابط انسانی حرف میزند، تماشاگر چنان به شخصیت اصلی نزدیک میشود که باید. سرشار از حس عالی است این زن. بی رو دربایستی، دهها درجه بالاتر از زندگی روستایی. گویی استاد عالی دانشگاه است و اینکه اتفاقا بسیار صمیمی اعتقادات خود را میگوید، تاثیر محشری میگذارد.
و اما نمای پایانی فیلم، به دلیل استفاده از الگوی کلاسیک سفر قهرمانی، همان اول فیلم مشخص است که در پایان نمای ابتدایی فیلم را دوباره خواهیم دید و اینبار صدای ناقوس با صدای اذان ترکیب خواهد شد. آناهید فیلم خوبی است که اگر کارگردان بدون ترس از اینکه جواب تهیه کننده را چی بدم آنرا میساخت فیلم بسیار بهتری میشد.
راهنمای امتیازدهی
نقد و نظر خود را برای ما ارسال کنید
بدون دیدگاه