هفتمین جشنواره تلویزیونی مستند

جشنواره مستند، جشنواره تلویزیونی مستند، جشنواره فیلم، جشنواره عکس و جشنواره مستند نگاری

نقد مستند «نجات زیبای سهرین»

نقد مستند «نجات زیبای سهرین»

رحیم ناظریان

سهرین نه، ایران اینگونه اداره می‌شود!

اگر بگوییم دست‌اندرکاران کشوری در منطقه‌ی «سهرین» هزار کار انجام داده اند و هر هزارِ آن باطل بوده، با دیدن مستند «نجات زیبای سهرین» پر بیراه نگفته‌ایم. مستندی خونین است که پکیجی کامل، وافی، بارز از بی‌کفایتی، سردرگمی، بی برنامگی را نمایش میدهد. میخواهند روستایی را به طور کامل منتقل کنند به جایی دیگر، پس از احداث خانه‌ها، مسول بلندپایه‌ای می‌آید و درباره عدم تامین آب شرب آنجا می‌گوید. این شکل اجرای طرح اصلا نگران کننده نیست، بلکه وحشت آور است.‌ مواجه با چنین راهکارهایی و چنین مبارزه‌ی وحشتناکی با طبیعت، تا این اندازه که در مستند «نجات زیبای سهرین» بدان اشاره می‌شود، حیرت آور است. یا مستند در حال دروغ‌پردازی است، یا اینها واقعیات جانکاه از اداره کشور است. غیر از این دو حالت لااقل نمی‌توان متصور بود. به عبارتی یا باید بگوییم مستندساز بیراه گفته و غیرکارشناسی به مشکلات منطقه‌ای حفاظت شده پرداخته است، یا اینکه به هیچ عنوان باور این حجم از بلاهت قابل تصور نیست. کافی است به گفته‌های نماینده مجلس منطقه در قبال طبیعت در لابه‌لای مستند، مجدد دقت کنیم. این نماینده که می‌گوید، «باوری غلط است که به طبیعت دست نزنیم.» یا همین نماینده را چند محیطبان میخواهند توجیه کنند که از بین رفتن آهوان منطقه، ممکن است به حمله‌ی گرگ به دامداران و گله‌شان باشد، را مردمی به مجلس فرستاده‌اند که می‌گویند: «بودن یا نبودن آهوها در منطقه سودی ندارد و چه فرقی می‌کند که باشند یا نباشند». بله مشت نمونه خروار است و کلا بحث شمایلی فرهنگی نیست، بحث دریافتی است که از ابتدا در برخی نهادینه نشده

مستند «نجات زیبای سهرین» بوی رانت می‌دهد. بی‌شک اجرای دوجین طرح و برنامه توسط مسولین که نهایتا ایرادهایی اساسی را در پی داشته، جز اینکه با زد و بند محقق شده باشد، فکری دیگر را برنمی‌انگیزد. چرا که باور چنین اهمالی در ارایه‌ی طرح و اجرای آن دور از تصور است. چگونه ممکن است دقیقا در مکانی که یکی از نادرترین گونه‌های جانوری ایران و جهان، از دیرباز محل زاد و ولدشان است، در برهوت خدا، فرودگاهی ساخته شود که البته مدتها بلااستفاده هم باشد؟

یا چگونه ممکن است در منطقه‌ای که کشاورزی در بخش صیفی‌جات به دلیل بافت خاک و کمبود آب، هیچگونه سودآوری ندارد، پروژه‌های عظیم کشاورزی اجرا شود؟

مستند «نجات زیبای سهرین» یک تراژدی است که می‌توانست تبدیل به کمدی در اجرا شود. هجو این پروژه‌ها احتمالا کارکرد بهتری نسبت به حالت اندوهگین کنونی اش داشت.‌ کار از زاری گذشته است و باید ساعتی یا روزی، متحیر، به رویدادهای بیشمار در این مستند خیره ماند.

سوال دردناک این است آیا سهرین جزیی از ایران است؟ آیا این حجم از تصمیمات عجیب و غریب در این خطه‌‌ی کوچک از سوی متولیان ایرانی اتخاذ شده یا بیگانگانی از فضا اینگونه به نابودی اینجا کمر بسته‌اند؟ به نظر سهرین نه، ایران اینگونه اداره می‌شود، چرا که تصمیماتی اینچنین کلان و اشتباه، یقینا از کانالی کشوری است و تمام این رویه مختص به مقیاسی کوچک همچون شهرستان یا حتی استان نیست.

شگفت‌آور اینکه از احداث معدن، احداث شهرک، تدارک مزارع بی‌حاصل وسیع، ساخت جاده‌های طویل و متعدد، دپوی زباله‌ها در دل طبیعت و آتش زدن آن، دامپروری و مرغداری گسترده، شکار غیرمجاز آهوان و پرنده‌ها چه تزیینی و چه برای خوردن و … همگی در منطقه‌ای حفاظت شده رخ می‌دهد. شما بگویید، شما پس از تماشای این بلبشوی نفرت‌بار، به جای خنده‌ای متحیر، جای نگارنده‌ی این یادداشت، می‌توانستید، تحلیل مستند بنویسید؟

با این سوژه‌ی انتقادی یک امر عذاب‌آور همیشگی در تولیدات مستند داخلی، اینجا نیز به چشم می‌خورد. گفتار متنی که کاملا اضافه است. گاهی اوقات برخی مستندها از آنجایی که دارای پتانسیل تصویری برای انتقال موضوع نیستند، راه را برای توضیحاتی مستقیم به واسطه‌ی نریشن هموار میکنند، اما در مستند «نجات زیبای سهرین» عجیب اینکه تصاویر و شکل تدوین به شکل کاملا دقیقی، سرراست و قابل اتکاست. هیچ کمبودی در روایت حس نمی‌شود و با این حال عنصری آزاردهنده تحت عنوان گفتار متن به ساده‌انگاری کل کار می‌انجامد. بدون هیچ شکی، می‌توان ادعا کرد، مستند «نجات زیبای سهرین» را میتوان با صدای خاموش، از نو دید، بدون اینکه خللی در روایت یا محتوا ایجاد گردد. کافی است یک بار ده دقیقه‌ی ابتدایی را بدون نریشن مرور کنیم. گروهی امدادگر در کوهستانی برفی و صعب‌العبور پیش میروند، با دوربین به دنبال چیزی می‌گردند، رد پاهایی را بر برف میگویند و نهایتا به آهویی گم کرده راه می‌رسند. حال با گفتار متن، همان ابتدای کار، نریتور از هدف این جویندگان پرده‌برداری می‌کند و هرچه تصویر، با خلاقیت ارائه نموده است را به زوال می‌برد. مستند با گفتار متن تبدیل به اثری توضیح دهنده، بی‌اثر، زیاده و حتی خسته کننده بدل می‌شود. این اتفاق قابل تعمیم به کل اثر است. چشمان آهو را بسته اند تا ترس انتقال، او را آزرده نکند و نریشن همین را با کلام توضیح می‌دهد. بارها و بارها و بارها این نقص در کل کار دیده می‌شود تا جایی که اثری که می‌توانست، حتی به عنوان مستندی قابل اعتنا تا مدتها یاد شود، مبدل به اثری با درجه ی ارزشی بسیار پایین شده است.

به نقد این مستند چه امتیازی می دهید؟
4.7/5 - (3 امتیاز)


راهنمای امتیازدهی

نقد و نظر خود را برای ما ارسال کنید

بدون دیدگاه