نقدهای منتشر شده، دیدگاه نویسندگان بوده و لزوماً بیانگر دیدگاه شبکه مستند و جشنواره تلویزیونی مستند نیست.
نقدها بعد از پایان مهلت نظرسنجی منتشر می شود تا در رأی آثار تاثیری نداشته باشد.
این صفحه متعلق به شما مخاطبان جشنواره است، شبکه مستند سیما و دبیرخانه جشنواره تلویزیونی مستند از نقد آثار و دیدگاه شما عزیزان استقبال می کند.
یکی از تکراریترین مشکلات مستندهای ایرانی تلاشی است که مستندساز برای نقش آموزش گر در مستندش، بهجای بیانی هنری ایفا میکند. اولین ایده برای تولید اثر، در محور آموزش محصور میشود و آنقدری که اثر در گفتار متن و مصاحبه غرق میشود، مجالی برای مخاطب و لذت بردن از ذات سوژه وجود ندارد.
مستند «جارها» روایتی درباره آواهای است که در بازار دورهگردها برای فروش کالایشان میخوانند. برای تولید این مستند از شیوه پژوهشی با اتکا بر مصاحبه و آرشیو و در چند صحنه معدود با بازسازی صحنههایی مربوط به گذشتهای تاریخی بهره برده شده است.
مستند «جارها» بهشدت پتانسیل تبدیلشدن به اثری بهیادماندنی را داشت. اینکه سوژه در راستای هنرهای عامیانه یا فولکلور قابلیت بیانی مستقل دارد، جای بحث نیست.
هم از نظر دلنشینی ملودی و هم از نظر بافتی که حول این سوژه شکل میگیرد، تولیدکنندهی مستند «جارها» میتوانست نهایت استفاده را از امکانات نهفته موضوع ببرد، اما اهمیت آموزش مخاطب که اصل اولیهی چنین نگاه غیرحرفهای است، فرایند کلی کار را زیر سؤال میبرد.
کافی است به شکل مصاحبهها دقت کنیم. مصاحبهشونده تحت عنوان پژوهشگر، آموزگاری است که سعی میکند موبهمو، موسیقی نواحی مرتبط با «جارآوا»های بازاری ایران را از گذشته به امروز شرح دهد. مستندساز برای زدودن کرختی مصاحبهایی خشک، تنها کاری که از دستش برمیآید، برداشتهایی است که به همراه این پژوهشگران مهمان، در کوچهباغهای اطراف شهر دارند. به عبارتی استاد آواز یا پژوهشگر موسیقی نواحی در کوچههای باریک، بین نهر آب و درختان بلند، راه میرود یا سوار بر کالسکهای در فضایی گردشگری به شرح و آموزش و بیان اطلاعاتی از موضوع میپردازد.
در این میان بازسازی صحنههایی که مخاطب را با فضای بازار و جارهای آن دوره نزدیک کند نیز در مستند دیده میشود که البته خیلی دندانگیر نیست.
یکی از حسرتهایی که با دیدن مستندهایی با سوژههایی جذاب باقی میماند این است که مستندساز برای بیان موضوع، چگونه از امکانات خود موضوع بهره نگرفته است. بهطور مثال در مستند «جارها» تمامی مصاحبهها و حتی بخشهایی از نریشن حذف و بهجای آن با توجه بر تصاویر آرشیوی موجود یا بازسازیشده از این شکل کسبی خوانیها، به روایتی تاریخی نائل میآمد. تصور اینکه این مستند میتوانست با صرف زمانی بیشتر با توجه بر امکاناتش، خود موضوع روایتگر خود باشد، بهشدت جذاب به نظر میرسد. اینجاست که مخاطب با لقمهای آماده برای مواجهه با سوژه نیست، بلکه با چینش این تصاویر، روایت تاریخی یا پژوهشی را درک میکند.
راهنمای امتیازدهی
نقد و نظر خود را برای ما ارسال کنید
بدون دیدگاه