نقدهای منتشر شده، دیدگاه نویسندگان بوده و لزوماً بیانگر دیدگاه شبکه مستند و جشنواره تلویزیونی مستند نیست.
نقدها بعد از پایان مهلت نظرسنجی منتشر می شود تا در رأی آثار تاثیری نداشته باشد.
این صفحه متعلق به شما مخاطبان جشنواره است، شبکه مستند سیما و دبیرخانه جشنواره تلویزیونی مستند از نقد آثار و دیدگاه شما عزیزان استقبال می کند.
تکلیفمان مشخص نیست که مستند «چمر سرباز» یک پروژهی تبلیغی است یا یک مستند دربارهی آیینی برای سوگواری که در استانهای غربی ایران برگزار میشود.میتوان گفت مستندساز به بهانهی معرفی این آیین و مستندی توضیحی-پژوهشی، مراسم چهلم سردار سلیمانی را نیز پوش داده است. عموماً آنچه از چمر میدانیم این است که دربارهی به سوگ نشستن است و در آن مرده را پس از مناسک غسالخانه در شاخههای بید میگذارند و در گورستانی دفن میکنند و در حین مراسم آداب و اعمالی را هم انجام میدهند. اینجا در مستند «چمر سرباز» آنچه عموماً درباره این آیین میدانیم، بعضاًبه کناری نهاده شده و اختصاصاً به شخصیتی نظامی تأکید دارد. حتی عنوان مستند دلیل برگزاری این چمر را بهخوبی بیان میکند. بااین وجود مستندساز در طول مستندش و در خلال گفتار متن، بارها تلاش دارد تا اثرش را کلیتر معرفی کند و به جای تشریح نیت و دلایل یا حتی ارادت برگزارکنندگان بر مبارزی نظامی، بهصورت کلی خود چمر را معرفی میکند.
به عبارتی مستند «چمر سرباز» در بین معرفی یک مراسم اختصاصی برای سردارسلیمانی و معرفی و توضیح کلیت مراسم چمر،مردد مانده است. به همین دلیل است که روایتی کامل شکل نمیگیرد. گاهی سردار سلیمانی در بکگراند قرار دارد و گاهی خود چمر.
اصالت، پیشینه و تبیین این آیین، خود میتواند موضوعی مفصل برای مستندی طولانیتر باشد، اما اینجا سویهی تبلیغی مستندساز بر سویهی اصیل یک آیین پیشی گرفته است تا ما بهعنوان مخاطب درنهایت با ریزهکاریهای یک آیین، بهصورت کامل رودررو نشویم و فقط بخش تبلیغی و ارادتمندانهی ماجرا را دریابیم.
نمونههای درخشان تولیدات داخلی در معرفی یک آیین کم نیستند. جایی که سوژه نه به این نیت که مستندساز در جایگاه آموزندهای مستقیم، تنها به معرفی آن سوژه برآید، بلکه ارزش هنری و زاویه دید تولیدکننده در بیان موضوع نقش داشته باشد؛ اما آنچه در مستند «چمر سرباز» رخ داده است این شبهه را ایجاد میکند که به راستی این مستند برای کسانی که یک مراسم چمر را تجربه کردهاند، یا از چندوچونِ چنین آئینی مطلعاند، یا حتی در همین مراسم اختصاصی که برای یک نظامی شهید برگزار شده حضور داشتند، چه جذابیتی دارد؟ وقتی مستندی با چنین سوژهای فقط در جایگاه معرفی خود سوژه برمیآید، نهایتاًهمهچیز را فدای همین معرفی میکند. یقیناً چنین مستندی اگر یک بار از روی اتفاق دیده شود، مجالی برای دیدن مجدد و بررسی باقی نمیگذارد، چرا که نه نکتهای در آن پنهان است تا کشف شود و نه جذابیتی روایی دارد تا بررسی گردد. تنها چیزی که اینجا مجال عرضاندام یافته، همان معرفی و آگهی دادن مخاطب بر ارادتی است که متولیان مراسمی سنتی-آئینی را بر رشادت سرداری کشتهشده، بیان میدارد. اینگونه است که به نظر حتی آنکس که چمر را میشناسد، بینیاز از دیدن چنین مستندی است و فقط شاید حسی کنجکاوانه او را مجاب کند که از روی عرق یا علاقه به تماشایش بنشیند.
مستند «چمر سرباز» بدون مصاحبه و فقط با اتکا بر گفتارمتنی ادبی و احساسی، مراسم را نقل میکند. این گفتار متن نیز همان ایراد همیشگی مستندهایی اینچنین را در خود دارد. به طور مثال، زنی گریه میکند و گفتار متن این گریه و زاری را مجدد بیان میکند، اعمالی برای ایجاد جایگاه مراسم انجام میگیرد و گفتار متن همان اعمال را شرح میدهد. تکرار آنچه دیده میشود، لطمهای است که زیادهگویی و تطویل را سبب میشود.
تصویربرداری از رویداد نیز فرمایشی است و بهصورت غیرمستقیم برداشت نشده است. اینگونه که رویداد، برای تولید مستند، رخ میدهد و هدایت اجراکنندگان توسط تولیدکننده در مقابل دوربین مشهود است. به عبارتی مراسم به جای اینکه روال عادی خود را طی کند، گوش به فرمان دوربین و تولیدکننده است تا بهترین قاب از نظر مستندساز برداشت شود.
راهنمای امتیازدهی
نقد و نظر خود را برای ما ارسال کنید
بدون دیدگاه