هفتمین جشنواره تلویزیونی مستند

جشنواره مستند، جشنواره تلویزیونی مستند، جشنواره فیلم، جشنواره عکس و جشنواره مستند نگاری

نقد مستند «راجا»

نقد مستند «راجا»

رحیم ناظریان

یک مستند با دو موضوع

بدیهی است که بگوییم در روایت یک اثر فیلمیک یا حتی ادبی، وقتی رویدادی و شخصیتی در مرکز توجه قرار دارد، مهمترین عنصر موضوع است. حتی در سینمای اکسپریمنتال به دلیل جایگاه فرم، «موضوع» که به ظاهر از درجه اهمیت کمتری برخوردار است نیزهمچنان حائز اهمیت به نظر می رسد، چه رسد به مدیوم مستند که در آن این عنصر برای بیان و شرح محتوا جایگاهی به مراتب قابل توجه دارد. حال با درک امری بدیهی، یعنی اعتبار موضوع در مستندسازی، ارائه ی موضوع و نحوه ی بیان آن است که اهمیت می یابد.

 مستند «راجا» در شیوه های پرتره، اجتماعی، مذهبی معلق مانده است. حدودا نیمی از زمان مستند، یعنی چیزی در حدود 30 دقیقه را می توان مقدمه ای برای معرفی شخصیت و زندگینامه او قلمداد کرد و تا اینجا شاهد مستندی چهره نگار هستیم که زندگینامه ی شخصی هندی را مرور می کند و به ناگاه 30 دقیقه ی دوم اختصاص دارد به مراسم مذهبی دهه ی محرم و مناسک عاشورایی در منطقه ی محل زندگی همان شخص در هند. حتی عنوان مستند نیز کاملا بر زاویه ی چهره نگار مستند تاکید می ورزد، اما نحوه و محتوای پایان بندی و به طور کل نیمه دوم اثر، هیچ سنخیتی با نیمه اول ندارد. به نظر پریشانی موضوع به این دلیل در مستند «راجا» قابل نقد است که نیمه ی اول آن را می توان در ساحت مقدمه ای طولانی قلمداد نمود و نیمه دوم را تشریح موضوع اصلی آن.

به عبارتی اگر موضوع اصلی مستند «راجا» شکل عزاداری روزهای محرم در منطقه ای از هندوستان با محوریت شخصی به نام «راجا» هست، دیگر چه نیازی به معرفی تمام و کمال این شخص در قالب شخصیت محوری مستند آن هم در پلان هایی طولانی در مقدمه ای به شدت طولانی است؟

به طور مثال در نیمه ی اول یا مقدمه ی مستند، شاهد سکانسی بسیار طولانی هستیم که در آن از تسلط «راجا» به زبان و ادبیات فارسی پرده برداری می شود. تحلیل برخی ابیات حافظ و مولوی و ابراز عقاید «راجا» درباره عرفان در ادبیات فارسی آنچنان طولانی است که این توهم در قبال موضوع، ما یا مخاطب را فرا میگیرد که احیاناً موضوع مستند شامل همین مقوله ی عشق به زبان و ادبیات فارسی از جانب یک فرد هندی است. یا مجدد در نیمه اول مستند، با سکانسی طولانی مواجهیم که در آن «راجا» به عنوان یک ملاک با رفتار، اعمالی و خویی که ما را به یاد دوران فئودالی می اندازد، به املاکش سرکشی می کند و دستوراتی را به زیرمجموعه و کارگرانش می دهد. اینجا نیز دوباره توهم موضوع بر ما غالب می شود. اینکه فکر می کنیم موضوع اصلی مستند درباره فردی است که پس از سالها تحصیل در دانشگاه کمبریج، برای بازپس گیری املاک توقیف شده اش به زادگاهش برگشته است. پرداختن بر مدرسه ای اسلامی متعلق به «راجا» که قرار است افتتاح شود و حالا در مستند تبلیغ آن را نیز شاهدیم، شرح محتوای پایان نامه دانشگاهی مردی جوان برای یک پیر و شرح عبارت «حب الوطن من الایمان»، همراهی با راجا در کنار بناهای قدیمی که روزی محل تحصیل او بودند یا محل زندگی اش و …  نه! درج هیچکدام از این سکانس ها و موضوع فرعی، نه اینکه کارکردی نداشته باشد و به کار روایت کلی این مستند نیاید، بلکه از نظر پرداخت موضوع به شدت با بی سلیقگی چینش شده اند. اینها در صورتی جوابگوی چنین روایتی بود که به ناگاه نیمه ی دوم مستند به طرف مراسم عاشورا نمی رفت، یا حداقل مراسم عاشورا به عنوان موضوع اصلی در نیمه نخست مستند نقشی داشت.

انگار ما با دیدن مستند «راجا» دو مستند متفاوت با دو موضوع متفاوت را شاهدیم و یک پرش بسیار آنی دو بخش مستند را از هم جدا نموده است. شاید جانمایی برخی صحنه های مقدماتی در رابطه با موضوع اصلی، یعنی عزاداری خاص عاشورایی، در نیمه ی ابتدایی مستند، می توانست، شاکله ی کلی کار را سر و سامان دهد. اینگونه که از مناسکی که قرار است به صورت کامل در نیمه ی دوم مستند پرده برداری شود، تا حد نیاز به صورت اجمالی در نیمه ی اول رونمایی می شد. اینگونه احتمالاً ذهن مخاطب آماده می شد تا موضوع اصلی مستند را بهتر بپذیرد و علاوه بر این، موضوع فرعی و معرفی طولانی شخصیت محوری نیز در نیمه اول به صورت اضافه یا حاشیه ای به نظر نمی رسید.

به نقد این مستند چه امتیازی می دهید؟
4.3/5 - (10 امتیاز)


راهنمای امتیازدهی

نقد و نظر خود را برای ما ارسال کنید

بدون دیدگاه