هفتمین جشنواره تلویزیونی مستند

جشنواره مستند، جشنواره تلویزیونی مستند، جشنواره فیلم، جشنواره عکس و جشنواره مستند نگاری

نقد مستند «یک چیز بی خاصیت»

نقد مستند «یک چیز بی خاصیت»

رحیم ناظریان

احیای یک حرفه با کمی تمجید

یک مستند ساده، بدون فراز و فرود با روایتی معمولی از احیای یک شغل سنتی در روستایی کویری که سعی می کند با مصاحبه و گفتارمتن زوایایی از رویداد را نمایش دهد. تدوین نیز روندی خطی دارد و  بر اساس سلسله اتفاقاتی است که تحول یک فرد از یک ایده کاری تا سرانجام آن را نشان می دهد. رویداد از زبان خواهر شخصیت محوری مستند روایت می شود و او همچون زاویه دید «دانای کل» در مدیوم رمان، خاطراتی از خود و برادرش را و همچنین تلاش او برای موفقیت در شغلی فراموش شده را بیان می دارد.

همانطور که از عنوان مستند «یک چیز بی خاصیت» پیداست، سوژه، علاوه بر اینکه توصیف چگونگی تحقق تلاش یک فرد بومی برای حرفه اش می تواند باشد، بیشتر بر روی فرآوری پشم دام تمرکز دارد. موضوعی که در همین مستند بدان اشاره می شود، سوزاندن این محصول دامی توسط روستاییان به دلیل فقدان امکاناتی برای نرم کردن و یا بوزدایی آن، در سالهای نزدیک گذشته است. این مساله در همان صحنه های ابتدایی مستند بیان می شود تا منتظر شویم و ببینیم شخصیت محوری مستند چگونه موفق به انجام این مهم می گردد.

نهایتا در مستند «یک چیز بی خاصیت» تلاشهایفردیِ یک شخص نتیجه می دهد و با کمک یک شرکت دانش بنیان، محلولیتولید می گردد تا هم بوی پشم از بینبرود هم اینکه محصول نهایی و نخی که از آن تولید می گردد، مناسب برای دستگاه‌های بافت فرش ماشینی باشد.

چیزی که در مستند «یک چیز بی خاصیت» بیش از هر چیزی می توانست مورد توجه قرار بگیرد، بررسی بیشتر دلایل این غفلت و خوابزدگی در سطحی کلان است. کشوری همچون ایران که تا دو دهه پیش به عنوان معدود کشورهای مهم و تاثیرگذار تولید پشم به حساب می آمد، تنها به دلیل فقدان امکانات از قافله عقب می ماند و بدور از تکنولوژی روز دنیا این بازار مهم را به رقبای خارجی می بخشد. از طرفی می دانیم که فرش ایرانی نیز وابستگی مستقیم به تولیدات پشم دام و الیاف دارد و این دو حرفه به صورت مشهود به یکدیگر وابسته اند. مستندساز می توانست برای جذابیت بیشتر اثر، در زمینه چینی، رخوت و خاموشی افرادی بومی و حتی مسئولینی که در حال آتش زدن گنجی ارزشمند هستند را نشان دهد تا سرانجامِ مستند و رسیدن به هدف به مراتب دارای اعتبار بیشتری گردد. این در حالی است که آتش زدن پشم ها در پلان هایی معدود به نمایش در می آید و این موضوع با گفتارمتنی ملیح به گونه ای ادا می شود که خود به خود مساله ی مهم در مستند، اهمیت کارِ شخصیت محوری  (یعنی برادر گوینده گفتار متن) است و نه خود احیای یک شغل سنتی و بسیار باارزش. به نظر انتخاب راوی که خواهر دو قلوی شخصیت کارآفرین مستند است، ماجرای احیای یک حرفه در اثر را که می توانست به شدت دارای ارزش باشد، به کاری خانوادگی و یک تمجید خواهر و برادری تقلیل داده است. بدین صورت که راوی هر چه می گوید بوی حمایت دارد و این در حالی است که این زاویه دید، فقط برادر را برجسته و خود سوژه ی اصلی مستند را به حاشیه می برد.

به نقد این مستند چه امتیازی می دهید؟
4.5/5 - (2 امتیاز)


راهنمای امتیازدهی

نقد و نظر خود را برای ما ارسال کنید

بدون دیدگاه