هفتمین جشنواره تلویزیونی مستند

جشنواره مستند، جشنواره تلویزیونی مستند، جشنواره فیلم، جشنواره عکس و جشنواره مستند نگاری

نقد مستند «آرمین و غزاله، این قصه عاشقانه نیست»

نقد مستند «آرمین و غزاله، این قصه عاشقانه نیست»

رحیم ناظریان

گلچینی از شعارها،راستی ها و دروغ ها

مستندساز می خواهد فضای رقابتی انتخابات ریاست جمهوری را با حضور دو شخصیت محوری، تحت نام های «آرمین و غزاله» از دو جناح مخالف، به فضایی منطقی و گفتگومحور مبدل کند؛ اما به راستی این دو شخصیت محوری مستند کجای ماجرا قرار دارند و هدف از تقابل یا همنشینی آن دو با هم چیست؟ هر آنچه را که قرار بود در مستندهای تبلیغی دو نامزد اصلی انتخابات ریاست جمهوری سال 96 در ایران از طریق رسانه هایی همچون تلویزیون و اینترنت ببینیم، اینجا در مستند مستند «آرمین و غزاله» به صورت گزیده و گلچین شده مجدد مرور می کنیم. همایش هایشان را در ورزشگاه 12هزارنفری آزادی و یا مصلی تهران با تصاویری از سخنرانی های دو نامزد می بینیم، مناظره های تلویزیونی را نیز به صورت بریده بریده شاهدیم، گلچین گلواژه های دو جناح را می شنویم و نهایتا بعد از پلان هایی بسیار زیاد که چکیده ی تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری سال 96 است، دو شخصیت «آرمین و غزاله» رو بروی هم قرار می گیرند و به اصطلاح مناظره ای در سطح دو هوادار از دو جناح متفاوت را از آن دو شاهدیم. نتیجه چیست؟ چه چیزی از این مرور گلچین راست ها و دروغهای تبلیغاتی که البته خود سیاسیون بدان اذعان دارند، حاصل می شود؟ مستند چه دریافت جدیدی از کارناوال انتخاباتی در نظر دارد تا ارائه کند؟

به نظر، جز مرور خاطرات تقریبا ناخوشایند آن انتخابات و وعده هایی که عملی نشد و این مورد را از بس در انواع رسانه ها دیده ایم که تکراری شده، مستند «آرمین و غزاله» نیز چیز تازه ای ندارد.

مستندساز احتمالا می خواسته فضایی اندوه بار از وعده هایی نافرجام، آن هم بعد پایان دوره ی چهارساله ی رئیس جمهور منتخب سال 96 بسازد؛ اما نائل به اجرای آن نمی شود. دو شخصیت محوری که نام آنها در عنوان مستند بکار رفته و این خود نشان از اهمیت حضور آن دو در روایت مستند می تواند باشد، در بخش زیادی از آغاز تا نیمه ی مستند منفعلند. فقط در همایش ها به صورت مترسک حضور دارند تا مستندساز همان همایش ها و سخنرانی ها و جو انتخابات را نشان دهد و نه حضور دو شخصیت را. چه کارکردی در حضور این دو فرد در بیش از نیمی از مستند وجود دارد، جز نمایش چهره ی آنها و راه پیمایی و تماشاگری شان؟ اگر قرار است ما تنها شاهد تماشاگری آنها باشیم، خودمان به اندازه در دوره ی قبل از انتخابات با چشم هایی از حدقه درآمده دیدیمشان! دو شخصیت مستند تا حدی در اغلب صحنه های فیلم منفعلند که نمی توان هیچ دلیلی برای حضورشان در جلوی دوربین متصور بود. شاید اگر عنوان پر طمطراق اثر، مخصوصا با آن عبارت تکمیل کننده اش (آرمین و غزاله، این قصه عاشقانه نیست) برای کار انتخاب نمی شد، حضور نمایشیِ این دو فرد در صحنه ها نیز اینگونه قابل انتقاد نبود. عنوان مستند در حال القای یک حکم قطعی است، اما روایت مستند هیچ چیزی جز همان مواردی که خودمان از انتخابات و حاشیه هایش می دانیم نیست. آیا صرف حضور دو دانشجو از دو جناح سیاسی و متعلق به تیم دو کاندید مخالف، می تواند جذابیتی داشته باشد؟ این تقابل در قالب دو دانشجو را حتی در آیتم های خبری و یا میزگردهای تلویزیونی در دوره انتخابات نیز می بینیم. اینگونه که تلویزیون با تولید چنین برنامه هایی سعی دارد از قشر تحصیل کرده، آرای مخالف آنها در قبال یکدیگر را به نمایش بگذارد. مستند «آرمین و غزاله» نیز سعی دارد با حضور دو دانشجو از دو جناح، جذابیت ایجاد کند که به نظر، این ایده از اساس به خاطر کلیشه شدن اصلا جذاب نیست.

به نقد این مستند چه امتیازی می دهید؟
3.4/5 - (5 امتیاز)


راهنمای امتیازدهی

نقد و نظر خود را برای ما ارسال کنید

بدون دیدگاه