نقدهای منتشر شده، دیدگاه نویسندگان بوده و لزوماً بیانگر دیدگاه شبکه مستند و جشنواره تلویزیونی مستند نیست.
نقدها بعد از پایان مهلت نظرسنجی منتشر می شود تا در رأی آثار تاثیری نداشته باشد.
این صفحه متعلق به شما مخاطبان جشنواره است، شبکه مستند سیما و دبیرخانه جشنواره تلویزیونی مستند از نقد آثار و دیدگاه شما عزیزان استقبال می کند.
احتمالا خود مستندساز در مستند «صد سال تنهایی» یقین داشته که نمایش پلانهایی از مستند درخشان مرتضی آوینی تحت عنوان «گمگشتههای دیار فراموشی، با دکتر جهاد در بشاگرد» تولید شده در سال 1359، در شروع اثرش می تواند محصول تازه را به عنوان ادامه یا دنباله ی آن مستند درخشان آوینی معرفی کند و احتمالا نسل های جدید از اهالی مستند، با دیدن «صد سال تنهایی» و تصاویر آرشیوی اش از آوینی، بی درنگ به جستجوی آوینی و این مستند شاعرانه و تلخ می پردازند. با این حال مستند «صد سال تنهایی» با وجود این دنباله روی، استقلالش را از آوینی حفظ می کند، گرچه هم ادای دینی به اوست و یا حتی اگر ادامه ی روایت آن مستند باشد.
دلیل این استقلال، استفاده ی بهینه مستندساز در «صد سال تنهایی» از آوینی و اثرش یعنی «گمگشتههای دیار فراموشی» است. شرایطی رنج آور، تاسف بار، جانکاه و هر کلمه ای که حاوی این معانی است، در قبال «بشاگرد» و مستند آوینی وجود دارد که جز با دیدن خود تصاویر آن فیلم، قابل بیان نیست. منطقه ی بشاگردی که آوینی به تصویر می کشد شرح فراموشی و رنج است و خود مستند آوینی یعنی «گمگشتههای دیار فراموشی» نیز کم از خود بشاگرد ندارد. اثری درباره فراموشی مردمانی وامانده و از یاد رفته که خود اثر نیز نام و نشانی ندارد و حتی عنوان این اثر نیز در خیلی از مراجع با تغییرات و عناوینی متفاوت ذکر شده است. حتی در ذیل نام آوینی در برخی مآخد، عنوان مستند او با عنوانی که مستندساز در تیتراژ درج نموده است تفاوت دارد. انگار مستندی که درباره ی مردمانی فراموش شده در عمق تاریخ و فرهنگ و حیات است خود نیز محکوم به فراموشی است. به همین دلیل مستند «صد سال تنهایی» دقیق است و به جا. مستندساز می داند چگونه هم روایتی جدید خلق کند و هم ادای دینی ارزشمند بر اثر آوینی داشته باشد و حیف که نسل های جدید، آوینی را در هاله ای از نور می بینند و همین نور شدید که ساخته و پاخته ی سیستم است مانع کشف بیشتر او گردیده!
مستند آوینی کشف یک نقطه از جهانی از یاد رفته است و تلاشی برای یادآوری آنجا و اما مستند «صد سال تنهایی» شرح حرکت آرام و بی صدایی است در طول 23 سال، برای یادآوری تمام و کمال این محیط به واسطه ی شخصیتی عجیب به نام «عبدالله والی».
مستند آوینی کشف یک نقطه از جهانی از یاد رفته است و تلاشی برای یادآوری آنجا و اما مستند «صد سال تنهایی» شرح حرکت آرام و بی صدایی است در طول 23 سال، برای یادآوری تمام و کمال این محیط به واسطه ی شخصیتی عجیب به نام «عبدالله والی».
کسی که زن و زندگی و فرزند را وانهاد تا بشاگرد را بسازد و ساخت. به عبارتی «صد سال تنهایی» توضیح این فرایند است که چگونه سلسله آبادی های مهجوری تحت نام «بشاگرد» با جزام و مالاریا و گرسنگی، آهسته از اعماق تاریخ به زمان اکنون کشیده شده است. مستندساز به خوبی روایت مستند را طراحی می کند تا مخاطب حس کند چگونه یک فرد به نام «عبدالله والی» منطقه ای را که در محاق افتاده و از زمان جا مانده است، همچون کسی در حال کشیدن طنابی و سطلی از چاه، به سطح بکشاند.
مستند «صد سال تنهایی» از سه بخش اصلی تشکیل شده است. یکی آرشیوهای مستند آوینی محصول1359 که منطقه را در اوج فاجعه به تصویر می کشد، دوم باز هم تصاویری آرشیوی و قدیمی متعلق به روزهای نخستین حضور عبدالله والی در بشاگرد و گفتگوهایی با او و عکس هایی متعلق به دهه ی هفتاد که در این تصاویر شروع فعالیت و کمک رسانی و امداد شرح داده می شود و سوم تصاویر اکنونیِ مستندساز از حال حاضر این منطقه که حالا تبدیل به شهر و شهرستان شده است و دیگر نشانی از آن فجایع نیست. همانطور که دیگر نشانی از خود عبدالله والی نیست. بی شک مستندساز تلفیقی درخشان از فراموشی در فراموشی در فراموشی خلق نموده است. فراموشی بشاگرد در مستند آوینی، فراموشی خود مستند آوینی که در مستند کنونی بدان ارجاع داده می شود و فراموشی عبدالله والی بعد از گذر سالهایی نه چندان زیاد که این مستند کنونی کاملا شرح اوست. بنا بر همین شکل استفاده از دو آرشیو جداگانه و تصاویر اورجینال، مستند روایتی خطی دارد که به واسطه ی آن وقایع تاریخی به ترتیب وقوع شرح داده می شود.
یکی از تاثیرگذارترین لحظات مستند مکث دوربین بر روی اهالی بشاگرد از هر جنس و سنی است که به دلیل جانمایی صحیح، دارای قدرت بیانی فوق العاده بالایی است. این مکث ها بر چهره ها و نگاه خیره ی اهالی بر دوربین، بیانگر نگاه بهت زده ای است که صاحبان این چشم ها رنجی به طول یک قرن را پشت سر گذاشته اند. مشقتی که رفع آن هم وامدار آوینی است و هم والی.
راهنمای امتیازدهی
نقد و نظر خود را برای ما ارسال کنید
بدون دیدگاه