هفتمین جشنواره تلویزیونی مستند

جشنواره مستند، جشنواره تلویزیونی مستند، جشنواره فیلم، جشنواره عکس و جشنواره مستند نگاری

نقد مستند «رفاقت های تک»

نقد مستند «رفاقت های تک»

رحیم ناظریان

ما می توانیم، همین

دو دوست قدیمی که کاری ارزشمند از نظر نوآوری، تولید و خلاقیت انجام داده اند، هم اکنون روبروی دوربین مستندساز بر روی مبل نشسته اند و در مستندی که فاقد هر گونه جذابیت از نظر نوآوری، تولید و خلاقیت است، سوژه ی مستندی به نام مستند «رفاقت های تک»شده اند. متاسفانه مستندی کارآفرین که می خواست همداستان با یک رفاقت دیرینه بین دو دوست از دوران مدرسه در ده هایی پیش تا کنون، همکاری و همدلی و بروز استعداد را نمایش دهد، تنها در محدوده ی خاطره گویی حبس شده و اجرایی دارد که به شدت فاز رپورتاژ آگهی بودنش را به رخ می کشد.

دلایلی که مستند «رفاقت های تک»را فاقد ارزش بصری می کند، نه صرفا مصاحبه محور بودن آن، بلکه نوع استفاده از مصاحبه است. گفتگو با دو دوست در کنار یکدیگر فقط با کارکردی خاطره گو همراه است و آنها از صفر تا صد دوستی و همکاری خود را بدون هیچ پیرایشی تعریف می کنند. مصاحبه به هیچ وجه در هیچ لحظه ای، در اکنون سیر نمی کند و بیش از اندازه شبیه به یک متن نوشتاری در دفتر خاطرات می ماند. شاید برای مستندساز که این نوشته را می خواند و مستندی با این رویه ی اجرایی تولید نموده، درک قابلیت های مصاحبه حتی برای سوژه ای که ماهیتی خاطره گون دارد، سخت به نظر برسد، اما حقیقت این استحتی سوژه ای کاملا مبتنی بر گذشته که باید وقایع پیشین را شرح دهد نیز ابعادی یا ظرفیت هایی برای اتصال بر اکنون دارد. صرف اینکه شما سوژه را جلوی دوربین بنشانید و دائما خاطره وار، پله به پله روایت را بسازید، چیزی است متعلق به خود سوژه و انفعال مستندساز در اجرا را نشان می دهد. شاید تلقی این باشد که مستندساز در این حالت وظایفی حول تدوین و ثبت خود مصاحبه و تهیه و درج آرشیو و ثبت تصاویر دارد؛ اما نکته اینجاست که این امور همان قدر حیاتی است که خریدن یک برگه و خودکار برای نویسنده یا تهیه یک کامپیوتر و کیبورد برای تایپ. به عبارتی ثبت تصاویر و تدوین و دیگر ملزومات تولید یک مستند یا یک فیلم جز نیازهای ابتدایی خلق یک اثر است و آنچیزی که ورای این امور نیاز است نوع اجرا و نگاه خلاقانه خود خالق اثر خواهد بود.

در لابه لای مصاحبه های مبلی، تصاویری هم هست که آنها نیز فرمایشی هستند. به طور مثال دو دوست درباره دوران کودکی خود حرف می زنند. اینکه شوق کند و کاو، یکی از آنها را مجاب کرد که در نوجوانی تلویزیونی که در آن دوران یکی از با ارزش ترین وسایل خانه ی پدری بود را اوراق کند تا از درون آن باخبر شود. مصاحبه شونده با شوق این اوراق کردن را شرح می دهد و تصاویر هم تصاویری امروزی و فرمالیته از تلویزیونی است که توسط عوامل پشت صحنه ی مستند اوراق شده تا به فرض، تصاویر اثر حاوی جذابیت باشد. نکته اینجاست که این حتی یک بازسازی از واقعه هم نیست که مثلا در آن شاهد تلاش یک نوجوان در قامت بازیگر برای ارائه ی یک بازسازی بهتر باشیم، بلکه یک قاب از آن رویداد است و فقط یک تلویزون اوراق در امروز است که تا حدودی ما را به عمل و کنش آن رویداد گذشته نزدیک کند که البته نمی کند. حتی در این صحنه، مستندساز شخصیت محوری اش را به خانه پدر می کشاند تا همین خاطره ی اوراق کردن تلویزیون در حضور خود پدر تعریف شود. حضور پدر چه کارکردی دارد؟ او حضور دارد تا سند واقعی بودن خاطره اثبات شود؟ یا یک شیء است که فقط اینجا نشسته تا خاطره ای که خود در گذشته یکی از ارکان وقوع آن بوده را مجدد بشنود؟ یقینا حتی حضور مستندساز در خانه ی پدری نیز همان کارکرد بی مایه ای را دارد که دیگر ابزار های مستندساز دارد.

دلایلی که مستند «رفاقت های تک»را فاقد ارزش بصری می کند، نه صرفا مصاحبه محور بودن آن، بلکه نوع استفاده از مصاحبه است.

در حالت روایتی صد در صد خاطره گو، گاهی برخی از جزئیات گذشته به شدت فاقد جذابیت است. به طور مثال اینکه آنها ماجرای روشن کردن یک کامپیوتر برای اولین بار را شرح می دهند، تنها برای خودشان می تواند جذابیت داشته باشد نه مخاطبی که منتظر وقوع یا شرح رخدادهایی کارا تر است. مستند پر است از این موارد. رویدادهایی شرح داده می شود که با وجود اهمیت برای خود سوژه، اهمیتی برای مخاطب ندارد یا حداقل دارای آن بار تاثیری برای مستند نیست. چرا که کنش یا عملی حاوی جذابیت بیانی و حتی رویداد در آن وجود ندارد.

پایانبندی چه؟ روی هوا. شعاری. جمع دوستان بزرگسال، مثل گروه سرود مدرسه، جلوی دوربین قرار دارند و سرود ای ایران اثر روح الله خالقی را می خوانند. یک پایان بندی برای بیان اینکه «ما می توانیم». همین.

به نقد این مستند چه امتیازی می دهید؟
3/5 - (2 امتیاز)


راهنمای امتیازدهی

نقد و نظر خود را برای ما ارسال کنید

بدون دیدگاه