هفتمین جشنواره تلویزیونی مستند

جشنواره مستند، جشنواره تلویزیونی مستند، جشنواره فیلم، جشنواره عکس و جشنواره مستند نگاری

نقد مستند «طاهر»

نقد مستند «طاهر»

رحیم ناظریان

عریان کردن واقعی باباطاهر

پرده برداشتن از چهره ی قدسی یا خیالی برخی از ادبای ایرانی در بین طیف هایی مختلف از مخاطبان امروزی،امری اجتناب ناپذیر برای فهم بیشتر و درک بهتر آثار آنهاست. انگار حاله ای بر شخصیت این شاعران شکل گرفته است که مستقیما بر مبحث درک آثارشان تاثیر دارد. آنچه سبب شده تا چهره ای غیر انسانی از حافظ، مولوی، خیام، باباطاهر و تعداد زیادی از سرشناسان ادب و فرهنگ کلاسیک فارسی در ذهن مخاطب کنونی شکل بگیرد، نه روایات تاریخی و اسناد مکتوب و قابل اعتنا، بلکه افسانه ها و طرز تلقی غیر تخصصی از خود آثار این ادبا و افسانه سازی هایی غیر واقعی از زندگی آنان است. این افسانه سازی ها غالبا تفسیرهایی باری به هر جهت از محتوای تاویل پذیرِ خود آثار این شاعران است که به هیچ عنوان سندیت ندارد. اینکه برخی بنا بر رویدادی در غزلی از حافظ که می تواند معناهایی متعدد و تفسیرپذیر در خود داشته باشد، داستانی از زندگی اش استخراج می کنند، اصل تاویل پذیری یک اثر ادبی را نقص می کنند و چنین تفاسیری از اساس بی معنی و فاقد وجاهت است. تذکره ها و زندگینامه ها و نوشته های پیشینیان درباره ی شاعران نیز تا آنجایی که تحقیق شده، غالبا حاوی اطلاعاتی ناصواب و نامشخص هستند و از برخی از شاعران ایرانی جز نام و اشعارشان که حتی آن را هم مطمئن نیستیم انتسابی باشد یا نباشد، هیچ ردی در تاریخ باقی نمانده است. همین بی اطلاعی سبب شده است تا بازار افسانه ها و بستن چهره ای قدسی بر آنان داغ گردد.

آنچه اهمیت این مستند را بیش از پیش نمایان می کند، پرداخت موضوع از زوایای مختلف است.

مستند «طاهر» با رویکردی علمی و جامع الاطراف قصد دارد این نقاب ساختگی و این لایه های افسانه ای و بی اساس را از چهره ی باباطاهر همدانی دوبیتی سرای مشهور ایرانی بردارد. مستندی که از نظر سوژه و زاویه دید مستندساز به آن، تازگی قابل وصفی دارد. احتمالا ساده ترین شکل ارائه ی مستندی درباره ی یک شاعر مشهور همان رویکردی است که بارها و بارها از رسانه های مختلف شاهدش بودیم. معرفی شاعر و خواندن برخی از اشعارش و توصیف تمام و کمال او و نهایتا تمجید و تعریف از ارزشمندی اشعارش؛ اما مستند «طاهر» با زاویه ای جدید و پرده در، باباطاهر را عریان می کند.

آنچه اهمیت این مستند را بیش از پیش نمایان می کند، پرداخت موضوع از زوایای مختلف است. همانقدر که در پژوهش مستند و روایتش شاهد معرفی شاعر هستیم، وجود فیزیکی خود باباطاهر نفی می شود و این مساله استقلال مستندساز از سوژه را نشان می دهد. وقتی اسناد دقیق تاریخی وجود ندارد و چیزی تحت عنوان آرشیو در دسترس نیست و آنچه دم دست است، روایات تخیلی از سوژه است، مستندساز پا را از معرفی بی ریخت شاعری که نمی شناسیم فراتر می گذارد و به تحلیلی فراگیر از خود تاریخ و سوژه رجوع می کند.

 انکارِ وجود شاعر و از میان برداشتن تعارفات تعصبی و تحقیق درباره ی افسانه های منتسب به او در مستند «طاهر» دقیقا بیانگر فاز علمی-پژوهشیِ صحیح مستندساز است. با وجودی که ابهامات پیرامون باباطاهر زیاد و به همان اندازه منابع در رابطه با او محدود و سردرگم است، مستندساز با رجوع بر ریزترین اطلاعات قدیمی و با اتکا بر تفسیر کارشناسان کنونی همچنان در بررسی موضوع موفق عمل می کند. تفاوت اطلاعات اسناد تاریخی با یکدیگر، ابزاری است که مستندساز به واسطه ی آن کشف حقیقت را از دل افسانه ها می جوید. به همین دلیل سرتاسر مستند پر است از بررسی همین اسناد محدود و مستندساز با دعوت از چهره های نامدار کنونی در حوزه ی پژوهش ادبیات فارسی همچون نصرالله پورجوادی، پرویز اذکائی، تقی پورنامداریان، علی اشرف صادقی، بابک رضاپور و محمد سوری و…بر یافته هایش وجاهت می بخشد. به عبارتی مستند «طاهر» صرفا پژوهش درباره باباطاهر شاعر نامی، نیست بلکه پژوهشی قابل اعتنا درباره ی آنچه به او بسته اند نیز هست و یا به زبان ساده تر، این مستند پژوهشی درباره ی پژوهش هاست.

گفتارمتن مستند «طاهر» نیز کاملا با آنچه محتوای اثر ارائه می کند قرابت دارد. به نظر، انتخاب این شکل از گفتارمتن کاملا هوشمندانه و در راستای درونمایه مستند است.نریشن یک تک گویی یا یک واگویه از زبان خود باباطاهر است که سعی دارد همچون موضوع مستند، از زبان خود شاعر نقاب افسانه و توهمات را کنار بزند. چنین زاویه دیدی برای گفتارمتن کمک کرده است تا حس دوگانه و معلق بسیار هنرمندانه ای در مستند شکل بگیرد که حاصل وجود دو امر به صورت همزمان است. یکی  حضور کنونی باباطاهر در قالب نریتور و دیگری بررسی ناشناختگی شاعر در طول روایت مستند است. از آنجایی که موضوع مستند بیشتر حول محور ناشناخته بودن باباطاهر است، گفتارمتن اول شخص از زبان خود او در طول مستند حسی از حضور پویا و زنده ی او ایجاد می کند که با محتوای مستند یعنی ناشناختگی باباطاهر منافات دارد و البته همین منافات، جذابیت روایی و محتوایی ایجاد می کند. به عبارتی همین گفتارمتن سبب می شود تا همزمان دو مفهوم بودن یا نبودن شاعر را بپذیریم.

به نقد این مستند چه امتیازی می دهید؟
4/5 - (4 امتیاز)


راهنمای امتیازدهی

نقد و نظر خود را برای ما ارسال کنید

بدون دیدگاه