هشتمین جشنواره تلویزیونی مستند

جشنواره مستند، جشنواره تلویزیونی مستند، جشنواره فیلم، جشنواره عکس و جشنواره مستند نگاری، ویژه فلسطین

نقد مستند «نفس خوار»

نقد مستند «نفس خوار»

رحیم ناظریان

سیر نمی شوند

هیچ چیز عذاب آورتر از دیدن مستندهایی درباره ی منافع وابستگان به قدرت نیست که این منافع آنها با کندن چیزی از جان مردم یا منابع ملی حاصل می شود و با وجود داشتن تریبون شخصی، خود را از رسانه های آزاد پنهان می کنند و سعی دارند از رسانه های پرسشگر فراری باشند. متولیانِ جان بر کفی که آب و زمین و کوه و زیرِزمین و رستنی و خوردنی و هوا و باد را صاحبند و سیر نمی شوند. آنقدر سیر که در نهایت گُله جایی برای مردم باقی بماند. این فرارِ وابستگان به کلونی قدرت، چه از دست خبرنگاران و چه رسانه های آزاد، به شدت مستندهایی با سوژه های افشاگرانه درباره چنین سوژه هایی را غیر قابل تحمل می کند، چرا که می دانیم عاقبت قوی تر و برنده آنها هستند.

مصاحبه ها در مستند «نفس خوار» کوتاه و بریده بریده و با حجمی مفید از اطلاعات است که همچنان این عنصر نیز در پیشرفت روایت نقشی حیاتی دارد.

مستند «نفس خوار» نیز یکی از همین تلخ هاست. حتی افشای برخی رسوایی ها نیز از تلخی اش نمی کاهد، چرا که سوژه ذاتا با واقعیتی تلخ همراه است و چیزی در آن رفع نمی شود تا این تلخی از بین برود. از اساس، روایت چنین آثاری با رویدادی نحس آغاز می شود و تا پایان نیز با جنایتی حاصل از همان رویداد اولیه، همراه است.

اولین امکانات زیست، همچون آب و برق و گاز را بر روی مردمی در حوالی نزدیک کلان شهر مشهد بسته اند و هیچگونه نمی شود درک کرد منافعی که برای برخی از بالانشین ها و همپالگی هایشان به خطر افتاده چیست و به چه میزان است و چرا پاسخی ندارند؟ حتی شخص اول کشور، شفاف از چالش ارتفاعات جنوبی مشهد پس از احداث کمربند جنوبی و تقلیل پیدا کردن هوای تنفسی شهر می گوید؛ اما همچنان کلونی میانی قدرت دست بردار نیست.

مستند «نفس خوار» از ماجرای «قلعه سرهنگ» که یکی از روستاهای واقع در ارتفاعات جنوبی شهر مشهد است که پس از گسترش بی رویه ی شهر، جزئی از شهر تلقی می شود اما آلونک های قدیمی آن و ساکنانش در جوار برج هایی که شبیه قارچ رشد می کنند، از هیچ یک از خدمات شهری همچون برق و گاز بهره مند نیستند، آغاز می شود. این سوژه ی ابتدایی مستند است تا با پیگیری عوامل مستند، دلایلِ این مهجور ماندن و عدم توجه به ساکنین اندک این نقطه کشف شود. روایت مستند آرام آرام از فاجعه پرده برداری می کند. عدم ارائه ی خدمات اولیه شهری به ساکنین قدیمی قلعه سرهنگ، توسط ارگان های دولتی و شهرداری به قدری عجیب و رو و بدون تعارف است که ترسناک به نظر می رسد. با پیشرفت روایت، کم کم چالش های مهمتر و مواردی همچون کوه خواری و زمین خواری و منافع کلانی درباره ی برج سازی و منافع شرکت های خصوصی وابسته به دولت که پشت ماجراست در مستند «نفس خوار» آشکار می گردد. به عبارتی مردم محلی، تحت فشارند تا خودشان کمبود امکانات را بپذیرند و با پای خود، مکان را برای پیشروی شهر برای منافع کلونی قدرت باز کنند.

آنچه در مستند «نفس خوار» در لایه ای زیرین مورد توجه است، تنها حق خوری مردمی بی پناه در قلعه سرهنگ نیست، بلکه مستندساز با اتکا بر موضوعی علمی با اثبات اهمیت ارتفاعات جنوبی مشهد برای تنفس شهر، به سوژه ورود می کند. با وجود حضور دو معنای عدالت و بی عدالتی و فقدان یکی از دو طرف ماجرا یعنی دولتی ها و خصوصی های وابسته و به طور کل صاحبان کلونی پول و قدرت، مستند شمایلی کارآگاهی و جستجوگر نیز دارد. حاضران، آسیب دیدگان هستند و آسیب رسانان تمایلی برای کشف حقیقت ندارند. به همین دلیل شکل مستند با ظرافت به گونه ی کارآگاهی نزدیک است، چرا که کشف حقیقت با انکار یک طرف ماجرا و پنهان شدنش، چاره ای دیگر برای مستندساز باقی نمی گذارد.

مصاحبه ها در مستند «نفس خوار» کوتاه و بریده بریده و با حجمی مفید از اطلاعات است که همچنان این عنصر نیز در پیشرفت روایت نقشی حیاتی دارد. به عبارتی هم سویه ی علمی مستند که با گفتارمتن ارائه می شود و هم مصاحبه با کارشناسان و مخالفان گسترش شهر در بخش جنوبی و همچنین دیدار با مردم آسیب دیده، همگی در راستای یکدیگر، موضوع را کالبدشکافی و روایت را به اوج می رساند.

مستندهایی همچون «نفس خوار» که احتمالا در زمره ی آثاری با تاریخ مصرف شناخته می شود، سعی می کند با پوشش یک بعد تاریخی به رویداد، این تاریخ مصرف را طولانی تر کند. اینگونه که دیدن این مستند حتی برای سالهای بعد نیز خالی از لطف نیست، چرا که افشای یک شبکه ی گسترده ی رانت و فساد، به دلیل فراموشکاری تاریخی ما، با چنین مستندهایی است که از خاطر نمی رود.

به نقد این مستند چه امتیازی می دهید؟
5/5 - (2 امتیاز)


راهنمای امتیازدهی

نقد و نظر خود را برای ما ارسال کنید

بدون دیدگاه