هفتمین جشنواره تلویزیونی مستند

جشنواره مستند، جشنواره تلویزیونی مستند، جشنواره فیلم، جشنواره عکس و جشنواره مستند نگاری

نقد مستند «به توان پنج»

نقد مستند «به توان پنج»

رحیم ناظریان

گزارشی تصویری از پنج قلوها

«مستند به توان پنج» از آن دست آثاری است که تصاویر آرشیوی اش از آنچه دوربین مستندساز در صحنه ثبت کرده جذاب تر است و آرشیو نیز در این اثر چیزی جز ویدیوهای موبایلی خانوادۀ مورد بحث نیست. زن و شوهری، ساکن آستانه اشرفیه گیلان صاحب فرزندانی ۵ قلو می شوند و اکنون جلوی دوربین مستندساز به مصاحبه می نشینند و خاطرات و سختی بزرگ کردن کودکان خود را شرح می دهند. در این حالت شکل مستند بیش از آنکه مبتنی بر رویدادی تازه در قبال شرایط کنونی باشد، شرح ماوقع است و در لابه لای گفتگوهای روتین، آرشیو به داد جذابیت بصری می رسد.

مستندساز برای پر کردن خلاء علاوه بر مصاحبه، اعمال روزمره خانواده همچون تعلیم و آموزش مادر بر فرزندان و همچنین تربیت پدر و نحوه برخورد او با فرزندان را به صورت صحنه هایی مجزا به تصویر می کشد.

خاطره گویی پدر خانواده شامل روزهای آغازین بارداری و چگونگی اطلاع از پنج قل بودن همسرش، به دنیا آمدن بچه ها، شرح بی کاری و مشکلات مالی، حمایت های ناچیز ارگانهای دولتی از جمله بهزیستی و بنیاد علوی در حد مبالغی اندک و شیر خشک یا پوشک، دست و پا کردن یک شغل و … در قالب مصاحبه ای معمولی است. از سویی دیگر همسرش نیز سختی های پرورش فرزندان را همچون مرد توضیح می دهد. جذابیت، حلقه پنهان مستندی است که می توانست وقت بیشتری بگذارد تا اکنونِ این خانوادۀ جالب توجه را نمایش دهد و با کشف موقعیت یا رویدادی تازه، روایتی نو ورای خاطره گویی خلق نماید، اما آنچه جذاب است را نه مستندساز بلکه خود خانواده در طول رشد فرزندانشان با گوشی تلفن همراه ثبت کرده اند. در چنین حالتی بی شک تصاویر خانوادگی که سوژه در اختیار کارگردان قرار داده است بار اصلی ارتباط با مخاطب را به دوش می کشد.

مستندساز برای پر کردن خلاء علاوه بر مصاحبه، اعمال روزمره خانواده همچون تعلیم و آموزش مادر بر فرزندان و همچنین تربیت پدر و نحوه برخورد او با فرزندان را به صورت صحنه هایی مجزا به تصویر می کشد. با چنین رویکردی، «مستند به توان پنج» جدای اینکه گزارشی تصویری از خانواده ای با تعداد قل‌های غیر عادی باشد، چیز دیگری در چنته ندارد. نهایت اینکه پیامی اخلاقی برای خالی نبودن عریضه در اثر درج می شود با این محتوا که فرزند آوری کاری پسندیده است و این نه برای اثری تحت عنوان مستند کافی است و نه تمام جنبه ها و قابلیت سوژه ای اینچنین را پوشش می دهد.

با این حال نقدی که می تواند امروزه این مستند با خود حمل کند و از سویی خود مستندساز به دلیل تمایلش به ارائه ویژگی های مثبت فرزندآوری و بیان همین نکات در اثر به نظر آگاهانه این نقد را بیان ننموده، موضوع فرزندآوری و عدم حمایت سازمان هایی است که تبلیغات عدیده ای برای این مساله دارند. مستندساز با برجسته کردن شوق زندگی و نگاه مثبت به خانواده ای با فرزندان زیاد و تاکید بر روزی و توکل بر خدا، مواردی چون هزینه های سرسام آور معیشت و تحصیل این فرزندان و آینده آنان در خانواده ای بی بنیه از نظر مالی را بدون پرداخت رها کرده است. به نظر همان مثل «هر آنکس که دندان دهد نان دهد» انگاره ای نزدیک به مستند است که البته بعید به نظر می رسد با شرایط اقتصادی و معیشتی کنونی جامعه ایرانی خیلی جای بحث داشته باشد.

به نقد این مستند چه امتیازی می دهید؟


راهنمای امتیازدهی

نقد و نظر خود را برای ما ارسال کنید

بدون دیدگاه