هفتمین جشنواره تلویزیونی مستند

جشنواره مستند، جشنواره تلویزیونی مستند، جشنواره فیلم، جشنواره عکس و جشنواره مستند نگاری

نقد مستند «اوس اکبر»

نقد مستند «اوس اکبر»

رحیم ناظریان

معرفی یک ابامشاغل

همچون اغلب مستندهایی ساده درباره کارآفرینی یا پرتره هایی درباره مشاغل، اینجا در مستند «اوس اکبر» نیز شاهد روایتی مبتنی بر روزمرگی سوژه و تلاش یک فرد برای زیستی آبرومندانه و توصیف دیدگاه ها و عقایدش هستیم.

توصیف زندگی مردی که سعی کرده تا با خلاقیتِ خود از نظر معیشت به نوعی خودکفایی برسد و اغلبِ مایحتاج زورمره زندگی را خودش تامین نماید، در مستند «اوس اکبر» در قالب پرتره به تصویر کشیده می شود. «اوس اکبر» که در اصفهان به پرداخت‌کاری ظروف استیل مشغول است و از طرفی در شغل جوشکاری نیز تبحر دارد با استفاده از ادوات مختلفی از مشاغلی که پیشتر آموخته بود دستگاهی می سازد و با دور ریز ها مصنوعاتی می سازد و آنها را در بازار های محلی به فروش می رساند. از طرفی در باغ خود علاوه بر پرورش دام و طیور و احداث گلخانه بخشی از نیازهای غذایی خانواده را نیز برآورده می کند.

مستند تلاش دارد روابط خصوصی شخصیت اصلی را به تصویر بکشد تا ادعای فاز خودمانی و نزدیک بودن به سوژه را داشته باشد.

مستندساز داده هایش درباره شکل زندگی و محیط کار و همچنین خودکفایی اش از نظر تولید مایحتاج روزانه را در سکانس هایی جداگانه نمایش می دهد و خلاقیتی برای ارائه زاویه ای جدید ندارد. با وجود تصویربرداری قابل اعتنا و وجود قاب هایی درخور، کلیت مستند فاقد کشش و عناصر مرتبط با مقوله تکنیک های اجرایی است. به طور مثال مستندساز برای معرفی محیط پیرامون، سکانسی طولانی با پلانهایی متعدد از انواع طیور و دام را نمایش می دهد که این می توانست به مرور جداگانه در کل اثر در معرض دید قرار گیرد. دقایقی طولانی، پشت سر هم تمام حیوانات پرورش یافته توسط «اوس اکبر» در باغ به تصویر کشیده می شود که چنین رویه ای تنها یک کارکرد دارد و آن صرفا معرفی محیط پیرامون است. پلان پشت پلان از غذا دادن به مرغ ها، بوقلمون، گوسفند، اردک، کبوتر و … به صورت یک جا بیان می شود که این مورد شاید در حالتی دیگر و در خلال سکانس های دیگر می شد جداگانه صورت گیرد. اینگونه که با شکل دادن روایتی دیگر، این امکان وجود داشت مخاطب در فواصل مختلف با انواع تولیدات خانگی در طول اثر مواجه شود و با این تکنیک، کشش بیشتری در روایت پدید آید.

در سکانسی دیگر روشن کردن آتش و درست کردن چایی صحرایی آنقدر طولانی است که مجدد می توان تنها کارکرد این سکانس را در راستای معرفی سوژه و فاز ساده زیستی او در حالتی تک بعدی قلمداد کرد. به عبارتی این سکانس ها جز همین سویه احساسی هیچ کارایی دیگری ندارند و طولانی بودن آنها جز اینکه ریتم مستند را بیاندازد فایده دیگری ندارد. بر خلاف این دیدگاه، به طور مثال صحنه معرفی شغل جوشکاری دارای ظرافت است. اینکه نیمه شب، یک دست با وجود روشن بودن صحنه، کورمال به دنبال اشیائی همچون رنده و سیب زمینی می گردد، یک غافلگیری مختصر و یک سوال برای مخاطب ایجاد می کند که «دلیل این کنش چیست؟» و متعاقبا در ادامه، ما شخصیت اصلی را با چشمانی بسته می بینیم و افشاسازی زمانی صورت می گیرد که متوجه می شویم «اوس اکبر» به خاطر جوشکاری و چشم درد در تدارک تهیه مرهمی خانگی برای چشمش است. اینجا خلاقیت برای بیان یک شغل و مصایب آن، دیگر تک بعدی نیست. با نمایش علت ها و معلول ها همراه است و دیگر دوربین صرفا برای معرفی تصاویری ثبت نمی کند.

مستند تلاش دارد روابط خصوصی شخصیت اصلی را به تصویر بکشد تا ادعای فاز خودمانی و نزدیک بودن به سوژه را داشته باشد. به طور مثال با وجودی که از دور «اوس اکبر» را می بینیم که در آستانه درِ باغ با همسرش گفتگو می کند، صدای آن دو و گفتگوی خصوصی آنها شنیده می شود یا مکالمه تلفنی او با همسرش نیز چنین حالتی دارد. یا صدابردار را می بینیم که در حین مکالمه خصوصی و تلفنی «اوس اکبر» با همسرش، از محل استقرارش دور می شود و از جلوی دوربین به پشت صحنه نقل مکان می کند. اینها در کنار بازی تصنعی «اوس اکبر» برای نمایش علاقه مندی اش به حیوانات خانگی و ناز و نوازش فرمایشی یک مرغ توسط او، یک‌دستیِ مستند را دچار چالش می کند. مستند «اوس اکبر» شخصیتی در اختیار دارد که انواع مشاغل را یکجا تجربه می کند. از جوجه کشی در دستگاه تا کار پرداخت کاری ظروف استیل و زنبورداری و بسیاری دیگر از کارها، اما برای ارائه این تنوع و معرفی چنین فردی، مستندساز روایتی خلق نمی کند یا چالشی پیش نمی کشد تا اثر دارای نکاتی فارغ از یک معرفی نامه داشته باشد.

به نقد این مستند چه امتیازی می دهید؟
1/5 - (2 امتیاز)


راهنمای امتیازدهی

نقد و نظر خود را برای ما ارسال کنید

بدون دیدگاه