هشتمین جشنواره تلویزیونی مستند

جشنواره مستند، جشنواره تلویزیونی مستند، جشنواره فیلم، جشنواره عکس و جشنواره مستند نگاری، ویژه فلسطین

نقد مستند «شیرینِ عالم»

نقد مستند «شیرینِ عالم»

رحیم ناظریان

یک عاشقانۀ بدون هیجان

مستند «شیرینِ عالم» با در نظر گرفتن رابطه ای عاشقانه بین یک زوج افغانستانی که ساکن ایران هستند از زبان خودشان به نقد مقوله ازدواج در فرهنگ زادگاه آنان می پردازد. چنین شیوه ای در بیان موضوع سبب می‌شود تا دیدگاه انتقادی مستندساز نسبت به تصور کالاوارگی زن در بستر جامعه ای سنتی از زاویه دید یک ایرانی حاشیه‌ساز نباشد. بدین صورت که خود زوج حاضر در مستند با نام های شیرین و عالم که تبعه افغانستان و ساکن ایران هستند، به دلیل علاقه مندی و داشتن حسی عاشقانه به هم، خودشان بدون دخالت یک مستندساز ایرانی اقدام به نکوهش آن فرهنگ می کنند.

یک موضوع و یک رویداد بارها با اشکال مختلف و بدون هیچ دست آوردی از منظر اطلاعات در صحبت های زن و مرد تکرار می شود.

از گفتگوها و مصاحبه با زن و مرد دریافت می شود که زن به دلیل چاقی افراطی، توان باردار شدن نداشته و این انتظار 17 سال به طول می کشد و هر دو در طول سالها از جانب اقوام نزدیک خودشان بارها ترغیب به چندهمسری مرد شده اند. حتی والدین زن نیز بارها به همسر دخترشان برای ازدواج مجدد در جهت فرزند آوری پیشنهاد دادند. دیدگاه مرد و عشقی که به همسرش شیرین دارد مانع چنین تصمیمی می شود و تلاش او برای درمان نتیجه می دهد و زن در نهایت باردار می شود.

بنابراین مستند «شیرینِ عالم» را می توان از یک سو اثری در راستای علاقه مندی بی مزد و منت یک زوج به یکدیگر و از سویی دیگر نقد شرایطی فرهنگی اجتماعی قلمداد کرد. مستندساز برای ترسیم این روایت، مستند را در دو فاز جدا از هم به تصویر می کشد. حالت اول شرح گذشته و اتفاقات سپری شده از زبان زوجین است. خاطره گویی و نقل آنچه بر آنها در طول سالیان قبل گذشت نیمه اول مستند را تشکیل می دهد و متعاقبا شیوه تولید، گفتگو با زن و مرد و شرح ماوقع است. نیمه دوم، شرایط تا حدودی متفاوت خواهد بود. چرا که در یک غافلگیری متوجه باردار بودن زن می شویم و سکانس های این بخش زنده و شامل مراحل آزمایش و بستری و وضع حمل زن است. به طور کلی روایت مستند در یک بخش، کاملا بی روح و مبتنی بر تکرار مکرراتِ اطلاعات و خاطره گویی است و بخش دیگر پویا و سرزنده.

مستندساز می توانست برای فرار از روایتی بی روح، تمهدیدی برای نیمه اول و حذف گفتگوهای مستقیم و خاطره گویی بیاندیشد و مستند را با ثبت موقعیت هایی تازه که در هم اکنون و زندگی حال حاضرِ شخصیت ها رخ می دهد با ضرباهنگ بهتری پیش ببرد. در حالت کنونی یک موضوع و یک رویداد بارها با اشکال مختلف و بدون هیچ دست آوردی از منظر اطلاعات در صحبت های زن و مرد تکرار می شود.

با این روش در تولید، «شیرینِ عالم» لااقل در نیمه اول به شدت بدون کشش است. مستندساز برای پر کردن فضای این بخش که نقش زمینه چینی برای بخش دوم را دارد، ناچار است زمان زیادی را صرف روزمرگی شخصیت ها کند تا بتواند این سکانس ها را پشت سر گذاشته و ما را وارد بخش دوم و بارداری زن نماید. در حد فاصل خاطره گویی ها، پلانهایی از اعمال معمولی روزانه در خانه یا محیط کار، یا غذا درست کردن یا گفتگوهای عادی زن و شوهر، یا میوه چیدن یا دوخت و دوز زن یا گفتگوهایی در حد احوال پرسی از همسایه ها یا تلفن زدن به افغانستان و خانواده یا توصیف مستقیم رفتار و کردار شخصیت های محوری توسط اهالی و … در مستند گنجانده شده که به هیچ وجه دارای جذابیت روایی و بصری نیست. همه چیز تنها فازی احساسی و یا معرفی کننده دارد که نقشی در رویداد اصلی در آنها دیده نمی شود. تنها موضوعی که وجود دارد عدم بارداری زن به خاطر چاقی است که البته آن نیز فقط به صورت نقل خاطره محقق می شود، چرا متعلق به زمان گذشته است و بیننده تنها اینجا نقش بک شنونده خاطره را دارد.

مستند «شیرینِ عالم» علاوه بر طرح مسائل پیرامون ازدواج و چندهمسری و همینطور وفاداری یک زوج افغانی به هم، در حین خاطره گویی بخشی از فرهنگ خرافه زادگاه شخصیت های محوری را نیز مورد پرسش قرار می دهد. به طور مثال یک درمانگر سنتی یا یک کلاهبردار در قالب طبیب در افغانستان با وعده دعا آنها را قانع به درمان چاقی زن می کند و این بیماری یا نقص زن هیچگاه رفع نمی گردد تا اینکه زن و مرد با مراجعه به پزشکی در ایران بر چالش فائق می آیند. نقد عدم دسترسی به درمان و البته جنگ های داخلی و تسلط و جور طالبان نیز از دیگر مواردی است که توسط زن و مرد مورد انتقاد قرار می گیرد.

به نقد این مستند چه امتیازی می دهید؟


راهنمای امتیازدهی

نقد و نظر خود را برای ما ارسال کنید

بدون دیدگاه