هفتمین جشنواره تلویزیونی مستند

جشنواره مستند، جشنواره تلویزیونی مستند، جشنواره فیلم، جشنواره عکس و جشنواره مستند نگاری

نقد مستند «صیاد کاپلو»

نقد مستند «صیاد کاپلو»

رحیم ناظریان

فوتبال در مشقت

موضوع مستند، عشق و علاقه مفرط یک مرد ضعیف از نظر مالی و جسمی است، که معلوم نیست دانشی درباره فوتبال دارد یا نه، اما عشق او به این ورزش کاری کرده تا تیم فوتبالی از نوجوانان و جوانان منطقه تشکیل دهد و مدام در تکاپوی تیمداری و تمرین و مسابقه باشد. نکته ای که در مستند برجسته است، لقبی است که مردم شهر به او داده اند. «کاپلو» به این دلیل با اسم او اجین شده که چهره اش تا حدودی به مربی سرشناس ایتالیایی شباهت دارد.

موضوع جذاب مستند همین شباهت شخصیت محوری به مربی مشهور و البته تلاش بی منت او برای جوانان با توجه به میزان درآمد اوست. عجیب اینکه در یک صحنه او را سرگرم کار در سرویس بهداشتی و نظافت می بینیم و در پلانی دیگر او با هزینه شخصی، اقدام به خرید لباس برای تیم فوتبال خود می کند.

مستندساز به خوبی از امکاناتی که سوژه در اختیارش می گذارد بهره نمی برد.

مستند علاوه بر معرفی شخصیت محوری و سوژه، سعی دارد شرایط پیرامونی را نیز بررسی کند. به طور مثال عدم حمایت مسئولین به ورزش و بی تفاوتی آنها نسبت به تلاش عاشقانه یک نفر به فوتبال در طول مستند بارها به اشکال مختلف بیان می شود. یا اینکه مستند به صورت غیرمستقیم جبر کار برای جوانانی که حالا باید به فکر تحصیل باشند را نیز طرح می کند. موضوع از این قرار است که یک بخش از مستند اختصاص دارد به این مورد که مربی، بازیکنانش را از میان نوجوانان و جوانانی انتخاب می کند که مجبور به کار در مشاغلی همچون قابلمه سازی، تفکیک زباله و جمع کردن ضایعات، باطری سازی، کفاشی و… هستند، ولی از زاویه ای دیگر، فارغ از فوتبال می توان این  نکته را در مستند درک نمود که خود این مشاغل شایسته جوانان با استعداد نیست. به عبارتی پلان های مربوط به معرفی بازیکنان، در ظاهر معرفی آنان است، اما در خفا نقدی است بر جوانان مستعدی که از روی جبر و شرایط مالی و خانوادگی باید شغلی داشته باشند که با جستجو در زباله ها سر و کار دارد.

مستندساز به خوبی از امکاناتی که سوژه در اختیارش می گذارد بهره نمی برد. یه طور مثال خود مسابقه نهایی و ماجرای نیامدن یک بازیکن در روز مسابقه، رویدادی است که جلوی پای مستندساز قرار می گیرد اما او تنها بر بیان آن به صورت یک رویداد فرعی اقدام می کند. در طول مستند شاهد بیان این نکته هستیم که این تیم در حال آماده شدن برای مسابقاتی است، بنابراین این شوق در مخاطب شکل می گیرد تا بداند نتیجه این مسابقه چه خواهد بود. جالب اینکه تیم، مسابقه را می بازد و این خود به خود می تواند ماجرا و سرنوشتی اندوهناک باشد، اما مستندساز از کنار پرداخت و تاکیدگذاری بر این واقعه به راحتی می گذرد. این در حالی است که با کمی خلاقیت در ساخت یک روایت؛ می شد به رویداد بال و پر بیشتری برای جذابیت داد. از آنجایی که موضوع فیلم مرتبط با فوتبال و مسابقه ای است که قرار است انجام گیرد، خود مسابقه به عنوان یک اوج می توانست در مستند جانمایی شود. مگر نه اینکه برای آن مسابقه تمریناتی صورت گرفت؟ یا مربی برای تشکیل تیم و خرید البسه و دعوت از بازیکنان رنج هایی کشید و دردسرهایی را پشت سر گذاشت؟ مگر نه اینکه تمام هم و غم تیم برای تشکیل شدن و تیم ماندن، همان مسابقه بود؟ خب… به نظر تمام این مصائب به همان مسابقه فوتبال و چگونگی برگزاری اش و تاثیر نتیجه آن بازی بر روحیه اعضای تیم ختم می شود. مسابقه ای که از قضا با باخت، رنگ و بویی تلخ دارد و به هیچ عنوان در این بخش از مستند شاهد قاب ها و پلان هایی نیستیم که تاثیر این باخت به مخاطب منتقل شود. به طور مثال نماهایی نزدیک از بازیکنان در رختکن، مکث روی چهره هایی بازنده، مکث روی چهره مربی و انتقال میزان اندوهش… و قاب هایی از این دست می توانست باخت در مسابقه را برجسته و تاثیر آن را بر مخاطب دو چندان کند. مستندساز از هیچ ابزاری برای تاکید گذاری بهره نمی برد و به همین دلیل بیننده بدون توجهی بر این باخت به ادامه مستند سرگرم می شود.

بعد از باخت و حذف از مسابقات، شاهد مصاحبه با حضور فردی فوتبالی در مستند هستیم که می آید تا به مربی برای احیای تیم و پیشرفت کمک کند. این سکانس نیز از نظر موقعیت و جانمایی، کارکردی ندارد. ناگهان مستند را به خاطر گفتگویی مستقیم با یک مهمان از ریتم می اندازد. چرا که تا قبل از حضور این فرد، مستند با دوربینی مشاهده گر به زندگی و حواشی افراد حاضر جلوی دوربین می پردازد و به ناگاه رو به مصاحبه می آورد.  

به نقد این مستند چه امتیازی می دهید؟
4.2/5 - (6 امتیاز)


راهنمای امتیازدهی

نقد و نظر خود را برای ما ارسال کنید

بدون دیدگاه