هفتمین جشنواره تلویزیونی مستند

جشنواره مستند، جشنواره تلویزیونی مستند، جشنواره فیلم، جشنواره عکس و جشنواره مستند نگاری

نقد مستند «باوه»

نقد مستند «باوه»

رحیم ناظریان

ادای دِین به پدرش

مستند به عمد سعی می کند اثری خانوادگی باقی بماند. هم از طریق عنوان مستند و هم از این نظر که کارگردان محیط خانوادگی خود را موضوع اثرش قرار داده است. این بدان معنا نیست که ساخت چنین آثاری از زندگی خصوصی تولید کننده غیر معمول یا غلط باشد. نمونه های زیاد و البته درخشانی در تاریخ مستندسازی وجود دارد که منبع الهام، زندگی شخصی خود سازنده اثر است، اما در «باوه» نکاتی هست که این شخصی سازی و خودبیانگری را دچار آسیب می کند.

موضوع اصلی مستند هیچ ارتباطی با عنوانی کلی، تحت عنوان «پدر» ندارد.

نکته اول اینکه عنوان مستند به معنی پدر است. به عبارتی مستندساز در انتخاب عنوان مستند از لفظی استفاده نموده که مستقیما مخاطب را با پدر خود مستندساز مواجه می کند. این در حالی است که موضوع اصلی مستند هیچ ارتباطی با عنوانی کلی، تحت عنوان «پدر» ندارد. عنوان «پدر» زمانی دارای کارکرد است که متناسب با محتوا یا موضوع باشد. این در حالی است که موضوع مستند نه ماهیت و مفهوم پدر، یا پدر بودن و ارزش پدر، بلکه یک رویداد است درباره یک یک مرد که از قضا پدر مستندساز نیز هست. رویداد اینجا حول محور مردی است که اهل موسیقی است و تخصص او شکلی از موسیقی نواحی ایران است و حالا با مخالفت یکی از اعضای خانواده برای ادامه فعالیت موسیقایی قرار گرفته. پسر این مرد که سازنده مستند نیز هست و موافق ادامه فعالیت پدر و حضور او در جشنواره هاست، در حال روایت رویداد است و کشمکش اصلی مستند نیز بین خواهر و برادر شکل می گیرد. بنابراین موضوع مستند پدر بودن یا پدر شدن یا اعتبار پدر از منظری ارزشی نیست، بلکه ماجرا درباره موسیقی و چالش یک مرد درباره حرفه ای هنری است.

حتی از نظر ساختاری نیز می بینیم که پدر سوژه است و این پسر یا مستندساز است که در مرکز دید قرار دارد و این پسر است که تلاش دارد تا بر هدفی برسد و جلوی مانعی را بگیرد. حال با این توضیحات باید بدانیم عنوان «باوه» که معنی پدر می دهد جز ادای دینی خانودگی چه کارکردی دارد؟ هیچ. همانطور که گفته شد این عنوان آنقدر کلی است که غالبا برای آثاری لحاظ می شود که معنای ضمنی و غایی کلمه پدر را پوشش می دهند. به طور مثال یک تابلوی نقاشی با نام مادر، شامل مفهومی از مادر بودن است و اشاره ای بر تمام مادران جهان دارد، اما اینجا در مستند «باوه» کلمه پدر صرفا اشاره ای است بر پدر مستندساز که چالشی مشخص نیز دارد.

ایراد دیگر «باوه» وجود صحنه هایی بسیار زیاد از روزمرگی است. امور روزمره آنقدر در طول اثر جلوی چشم قرار می گیرد که مستند را تبدیل به اثری خانوادگی می کند و رویداد اصلی را از تب و تاب می اندازد. در یکی از صحنه ها مادر و پدر وقتی آلبوم عکس خودشان را نگاه می کنند، جوری در مورد رویداد درون عکس ها حرف می زنند که انگار هیچوقت درباره آن سخنی بینشان رد و بدل نشده. کاملا فرمایشی جلوی دوربین آگاهی و دانسته های روتین خودشان را مجدد بیان می کنند. یا پس از اینکه چالش اصلی مستند، یعنی مخالفت دختر برای اجرای موسیقی و تمرین پدر بیان می شود، دوباره اثر با نمایش روزمرگی های کسل کننده ای ادامه می یاید که اغلب آنها ارتباطی با آن چالش اصلی ندارد.

تنها نکته قابل توجه، شغل پدر است که با آهن سر و کار دارد و در خلال به تصویر کشیدن های متعدد این شغل، ما شاهد فعالیت موسیقایی او نیز هستیم. یک جور تضاد بین سختی آن شغل و علاقه مندی به موسیقی در اثر تاکید گذاری می شود که به مستند جان تازه ای می دهد.

پایان مستند نیز ساده انگارانه است. به ناگاه پس از نمایشِ روزمرۀ پدر و خانواده، مستند به آرشیو روی می آورد و مراسم اختتامیه سیزدهمین جشنواره تئاتر خیابانی مریوان را نمایش می دهد. لحظاتی طولانی از این جشنواره و حرفهای مستندساز در برابر حضار و تقدیر از پدرش، حسن ختام مستند است. این در حالی است که به هیچ عنوان این پایان در مستند زمینه چینی نمی شود. کل اثر شامل اعمال روزانه پدر، مخالفت دختر و دوباره اعمال روزانه پدر و نهایتا تصاویر آرشیوی اختتامیه جشنواره است. به عبارتی مستند «باوه» مقدمه ای دارد و پایانی و البته که میانه ای طولانی دارد که هیچ نکته  قابل اتکایی در آن نیست. اگر قرار بود که تا این اندازه صحنه های جشنواره در پایان مستند درج گردد، باید بیش از حالت کنونی، زمینه چینی در قبال عدم رفتن پدر به چنین مراسمی در مستند وجود داشت. به ناگاه و کاملا یکباره، روزمرگی قطع و ما تصاویری آرشیوی از سالن اختتامیه جشنواره را می بینیم. بدون هیچ مقدمه ای.

به نقد این مستند چه امتیازی می دهید؟
1/5 - (1 امتیاز)


راهنمای امتیازدهی

نقد و نظر خود را برای ما ارسال کنید

بدون دیدگاه