نقدهای منتشر شده، دیدگاه نویسندگان بوده و لزوماً بیانگر دیدگاه شبکه مستند و جشنواره تلویزیونی مستند نیست.
نقدها بعد از پایان مهلت نظرسنجی منتشر می شود تا در رأی آثار تاثیری نداشته باشد.
این صفحه متعلق به شما مخاطبان جشنواره است، شبکه مستند سیما و دبیرخانه جشنواره تلویزیونی مستند از نقد آثار و دیدگاه شما عزیزان استقبال می کند.
مستند «باشگل» درباره یک منطقه حفاظت شده به همین نام در استان قزوین است که دارای تنوع جانوری و گیاهی و البته جذابیت های طبیعیِ کوهستانی و دشت همراه با چند رشته کوه و تپه هایی متعدد است. مستند به خوبی از نظر برداشت تصویر، آورده قابل قبولی از انواع جانوری منطقه دارد و با وجود چالش های پیش رو در کمین و یا نصب دوربین های ثابت، موفق به این کار می شود.
مهمترین نکته مستند علاوه بر خود ثبت تصویر از حیوانات منطقه، تصویربرداری استانداردی است که نشان از وسواس در انتخاب قاب هایی زیبا از نظر بصری، توسط مستندساز است. با این حال علاوه بر اطلاعات مفیدی که مستند درباره سوژه ارائه می کند، مستندساز نیم نگاهی نیز بر چالش های پیش رو و موجود دارد. وجود معدن در منطقه و مصائبی که چنین چیزی می تواند برای طبیعت و حیات وحش ایجاد کند و مواردی همچون شکار و شکارچیان و وجود دام و سگ های گله و همچنین آلودگی های کارخانه ای به صورت تیتر وار به عنوان آسیب شناسی «باشگل» بدون دقیق شدن یا کالبدشکافی در مستند بیان می شود.
مساله اینجاست، خود مستند مساله ای فراتر از معرفی محیط و بیان تیتروار مشکلات ندارد. بدین صورت که می توان مستند را مقدمه ای برای تحقیقی مفصلتر در نظر گرفت و خود اثر در ساحت یک معرفی نامه باقی می ماند. آنچه در چنین آثاری اهمیت دارد عبور از چنین رویکرد معرفی نامه ای و ورود بر بستری جدید برای بیانی تصویری و ریزبینی در چالش هاست. بدین معنی که مستندی با این کیفیت می تواند همچنان جای کار بیشتری در ساحت های مدیریتی، ملی، انتقادی، اقلیمی و… داشته باشد. آنچه در نسخه نهایی مستند دیده می شود، تیترهایی از موارد بالاست و مستندساز خیلی خود و تیمش را درگیر رسوخ در چالش ها نمی کند.
زاویه شاعرانه، مخصوصا در لحن و نحوِ گفتارمتن نیز تا حدودی توی ذوق می زند. به طور مثال تشبیهات کلیشه شده و به شدت ادبی که از ترکیب غزال و رهایی و عشق و گریز بیان می شود، سنخیتی با کلیت ماجرا ندارد و گفتارمتن را تافته ای جدا بافته از مستند می سازد. گفتارمتن در یک حالت، متنی خبری برای شرح چالش های منطقه از جمله کارخانه ها و آلودگی هاست و کمی بعد همچون متنی کلاسیک و تغزلی، غزال و عشق را در عباراتی گلدرشت توصیف می کند.
مستند در تدوین خوب پیش می رود. با چند پلان مختصر از حیوانات و معدن، بدون وقفه بیننده را با مشکلاتی اینچنینی در چنین مناطق حفاظت شده ای آشنا می سازد و در جایی دیگر با ریتمی دلپذیر در پلانهایی، زوایای مختلفی از حیوانات همچون ماری بر لب آبشخور را نمایش می دهد. زنجیره غذایی باشگل نیز از دیگر مواردی است که در بحث پژوهش در قالب مرگ و زندگی که توامان با یکدیگر پیش می رود، در مستند به خوبی بدان اشاره می شود.
راهنمای امتیازدهی
نقد و نظر خود را برای ما ارسال کنید
بدون دیدگاه