نقدهای منتشر شده، دیدگاه نویسندگان بوده و لزوماً بیانگر دیدگاه شبکه مستند و جشنواره تلویزیونی مستند نیست.
نقدها بعد از پایان مهلت نظرسنجی منتشر می شود تا در رأی آثار تاثیری نداشته باشد.
این صفحه متعلق به شما مخاطبان جشنواره است، شبکه مستند سیما و دبیرخانه جشنواره تلویزیونی مستند از نقد آثار و دیدگاه شما عزیزان استقبال می کند.
قبلا هم درباره اختراع یا تکنولوژی آبسوز نمودن خودروهای بنزینی یا خودروهایی با پایه سوختی آب چیزهایی شنیده ایم. مستند «رویای آبی» به همین موضوع در قالب یک خانواده می پردازد که برای تحقق رویاهای خود اقدام به خرید امتیاز این سیستم نموده و با کار بر روی آن ادعا می کنند که در این کار موفق شده اند یا نواقصش را رفع نموده اند.
مساله مستند همچون باقی اخبار پیرامونِ آبسوز کردن خودرو که خوراک صفحات مجازی و خبررسان های زرد است، گنگ به نظر می رسد. ابتدا پاره ای از زندگی خصوصی یک زوج با محوریت مرد به نمایش در می آید و در طول مستند تلاش های متفرقه آنها برای رسیدن به یک زندگی ایده آل و در ادامه تلاششان برای عملیاتی کردن پروژه و در نهایت اعلام کلامی موفقیت پروژه با یک آزمایش ساده، به تصویر کشیده می شود. با این حال خود خودروی آبسوز و صحت آن در کجای داستان قرار می گیرد را باید احتمالا از خود سوژه پرس و جو کرد.
احتمال این سربسته بودن و یا عدم تاکید بر صحت کارایی یک خودروی آبسوز در مستند می تواند به این دلیل باشد که راز یا حق کپی این سیستم فاش نشود. این کاملا منطقی و قابل قبول است، اما تکلیف نهایی این مساله چه می شود؟ در فاز خبری و رسانه ها نیز همین مساله عدم افشای چگونگی کار سیستم ملاک است و کسی یا حتی ارگانی اقدام به تایید یا رد آن نمی کند. اینطور به نظر می رسد که معادله، معادله ای چند مجهولی است که حل آن هیچگاه بنا بر همین افشای راز تحقق نخواهد یافت. نگاهی سرسری بر اخبار پیشین نیز این مساله را نشان می دهد که عده ای کارایی داشتن یا عملی شدن چنین پروژه ای را به دلایلی اقتصادی یا علمی رد می کنند و حال در این مستند نیز صرفا می بینیم شخصیت محوری مستند از موفقیت پروژه می گوید و با نشان دادن نصفه و نیمه آزمایش بر روی یک زمایش بر روی یک خودرو سعی دارد ادعایش را صحیح قلمداد کند. سوال اینجاست حال که بر خلاف اخبار رسانه ها، مستندسازی را می بینیم که خود به سراغ سوژه رفته است، آیا نباید انتظار داشت که چیزی فراتر از حدس و گمانی که در رسانه های مجازی بیان شده، ارائه کند؟
مستندساز نیز با بیان آلودگی هوا از زبان شخصیت هایش سعی دارد تحقق موفقیت آمیز پروژه را اعلام کند یا در جای جای مستند تلاش شخصیت محوری را موجه جلوه دهد. اینها آیا نیازمند یک شفاف سازی متقن نیست؟
مستند هیچ هیجانی بر نمی انگیزد. موضوع آب سوز نمودن یک خودرو اگر انقلابی در این صنعت نیست، پس چه عنوانی برای آن می توان گذاشت؟ اگر کسی با این امکانات موفق به تولید یا بازسازی یا اصلاح یک سیستم آب سوز خودرو شده است، آیا این مساله در بیانی تصویری و فیلمیک نباید با هیجانی به نسبتِ اهمیتش همراه باشد؟ یقینا این طور است. ما شاهد مستندی درباره تولید کبریت یا شمع یا مداد یا لوازمی از این دست نیستیم که قبلا تولید شده و جذابیت خبری ندارد. تولید یک سیستم با قابلیتی بسیار خاص و عجیب که اگر صحت داشته باشد باید با بوق و کرنا ماجرایش را شرح داد و اساسا اینطور خنثی و بی هیجان نباید روایت شود. نه اینکه زن در پایان کار فقط بگوید «خدا را شکر بعد از سختی ها، بلند شدیم.»
مستند در هیچ کجایش به نسبت موضوعش، حامل غافلگیری یا اوج یا تولید هیجان نیست. حتی مستندساز سعی نکرده است تا از شکست های سوژه اش بهره ای ببرد تا روایت فراز و فرودی در ساختارش شکل بگیرد. همه چیز تخت است. چه بیان شکست ها و چه یک موفقیت بزرگ در تولید سیستم خودرویی آبسوز که البته همچنان در باور آن احتمالا بسیاری تردید دارند.
راهنمای امتیازدهی
نقد و نظر خود را برای ما ارسال کنید
بدون دیدگاه