هشتمین جشنواره تلویزیونی مستند

جشنواره مستند، جشنواره تلویزیونی مستند، جشنواره فیلم، جشنواره عکس و جشنواره مستند نگاری، ویژه فلسطین

نقد مستند «آخرین آرزوی سیروس»

نقد مستند «آخرین آرزوی سیروس»

رحیم ناظریان

قایقران و آرزویی دست نیافته

مستند، زندگی سیروس قایقران، کاپیتان فقید دهه ۶۰ تیم ملی فوتبال ایران و یکی از چهره های مهم فوتبالی ایران و بندرانزلی است که مرگ نابهنگام او در آن سال‌ها شوک بزرگی به جامعه و ورزش بود. ماجرایی که تا مدت ها و سالها باور آن برای هواداران فوتبال ایران سخت به نظر می رسید.

مستند همچنان که در عنوانش پیداست از سویی سعی دارد به صورت جامع این چهره فقید ورزشی را معرفی کند و هم اینکه با جزئی‌نگری، آرزوی دست نیافتنی او را عیان سازد. کودکی تا مرگ او و فراز فرود ورزشی اش در مستند با تصاویر آرشیوی و مصاحبه و همچنین گفتارمتن شرح داده می شود و در خلال مصاحبه ها می فهمیم آن آرزوی به گور رفته، چیزی نبود جز سرمربی‌گری ملوان توسط قایقران که مرگ مجال تحقق آن را نداد.

کاپیتانی قایقران در تیم ملی نیز از آن جهت در مستند اهمیت دارد که در سال‌های گذشته بر خلاف امروز آنچه بازیکنی را در سطح ملی مطرح می کرد، عضویت او در یکی از دو تیم پرسپولیس یا استقلال بود. حتی رسیدن به تیم ملی نیز عضویت در یکی از این دو تیم را به عنوان پیش‌نیاز طلب می‌کرد، چه رسد به اینکه فوتبالیستی از تیمی شهرستانی به کاپیتانی تیم ملی برسد. وجود چنین نکاتی در مستند، جزء مواردی است که پیشتر احتمالا اطلاعی از آن نداشتیم و فرمت مصاحبه محور مستند کمک شایانی نموده تا از زبان اهالی و دوستداران قایقران در حال حاضر از آن مطلع شویم.

«آخرین آرزوی سیروس» گرچه ماجرایی تلخ را روایت می کند؛ اما در تولید، جذابیتی را رقم نمی‌زند. مصاحبه ها، پی در پی، بدون خلاقیتی که می‌توان انتظار داشت، شاکله اصلی مستند را می‌سازد. حرف های هم‌بازی های دوران حیات قایقران و مربی های او و همچنین کسانی که او را می شناختند و یا برخوردی با او داشتند، بخش زیادی از مستند را پوشش می دهد و نتیجه این امر، رسیدن به ماهیت خودِ آخرین آرزوی سوژه است.

مستند به دلیل داشتن سوژه ای ماضی و رویدادی که متعلق به گذشته است، سعی دارد این ایده را نیز تحقق ببخشد که قایقران با وجود مرگ، همچنان در انزلی زنده است. راهکار مستندساز نیز عیان نمودن این روح جاری قایقران در روزمرگی مردمان این شهر است. دوربین نشانه هایی همچون عکس قایقران و نام او در شهر را نشان می‌دهد تا بر ایده اش جامه عمل بپوشاند و مصاحبه ها نیز با تاکیدگذاری بیشتر، حضور عینی فردِ درگذشته را در یادها نمایان می‌کند.

«آخرین آرزوی سیروس» علاوه بر اینکه ناکامی سوژه‌اش در رسیدن به آرزوها را به واسطه مرگ بیان می دارد، جفایی که شرایط و بخشی از جامعه در حق او روا داشتند را نیز طرح می کند. با این حال سوژه همچنان که در واقعیت مبدل به اسطوره شده است، در مستند نیز با همین شمایل به تصویر کشیده می شود.

به نقد این مستند چه امتیازی می دهید؟


راهنمای امتیازدهی

نقد و نظر خود را برای ما ارسال کنید

بدون دیدگاه