نقدهای منتشر شده، دیدگاه نویسندگان بوده و لزوماً بیانگر دیدگاه شبکه مستند و جشنواره تلویزیونی مستند نیست.
نقدها بعد از پایان مهلت نظرسنجی منتشر می شود تا در رأی آثار تاثیری نداشته باشد.
این صفحه متعلق به شما مخاطبان جشنواره است، شبکه مستند سیما و دبیرخانه جشنواره تلویزیونی مستند از نقد آثار و دیدگاه شما عزیزان استقبال می کند.
شخصیت منحصر به فردی در مستند «حبیب، کوروش، مصیب و دیگران» جلوی دوربین می آید که حاوی ویژگی های برجسته ای برای جذابیت های دراماتیک است. هم از نظر چهره و میمیک و هم از منظر نحوه بیان رویدادهای زندگی اش و هم از آن جهت که او چالش هایی سخت را پشت سر گذاشته و از فلاکت اعتیاد به یک زیست نرمال بازگشته و دلایلی دیگر، می توان شخصیت محوری مستند را حاوی پتانسیل بالایی برای قرار گرفتن جلوی دوربین مستند برای ثبت لحظاتی قابل تامل دانست.
با این حال مستند برای اجرا و یا بازنمایی این شخصیت واقعی، جز جذابیت خود او، طرح و برنامه دیگری ندارد. شخصیت مورد بحث از ابتدا تا انتهای مستند جلوی دوربین به شرح خاطرات کودکی تا اکنونش می پردازد و روایت مستند جز همین خاطره گفتن از گذشته تا کنون و سر زدن بر مکانهایی که پیشتر در آنها زندگی فلاکتبارش را سپری نمود، سر و شکل دیگری ندارد.
شخصیت مورد بحث در همان آغاز مستند بیان میدارد که چندیدن و چند اسم دارد. اخوت، کوروش، رسول، حبیب، مصیب، نصیبا و… اینها اسامی او هستند که در هر جایی یا توسط هر طیفی او را به نام خاصی صدا می کنند. چنین شروع راز آلودی که مخاطب را درگیر یک انسان با ویژگی هایی متمایز از دیگران میکند و بیننده را با فردی مواجه می سازد که با حالی آرام و بی خیال، اسامی متعدد خودش را به زبان می آورد، به نظر جالب توجه خواهد بود، اما آنچه اهمیت دارد چگونگی بهره برداری مستندساز از این شروع است. تا پایان مستند نخواهیم دانست که دلیل این نام گذاری های متعدد چیست و فقط می توانیم حدس بزنیم که بر طبق خاطره گویی شخصیت محوری، به دلیل شرارت یا زندگی پر فراز و فرودش، این تعدد اسامی رخ داده است. مستند ساز جز چندباری که دور و بری ها او را به نام صدا می زنند کارکرد دیگری از این تعدد اسامی بیرون نمی کشد. تصور کنیم با توجه به عنوان مستند، شاهد بودیم در طول مستند مدام آدمهایی او را با آن اسامی متنوع صدا می زدند. آن وقت بود که می توانستیم بپذیریم مستندساز صرفا یک راوی خاطرات شخصیت محوری مستندش نیست و علاوه بر ثبت واقعیت زیستیِ سوژه، تلاشی برای خلقی مضاعف و خلاقانه دارد. این تاکید یا تکرار می توانست مستند را وارد حالتی به شدت هجوآمیز نماید که کارکردهایی زیباشناسانه داشت. مساله اینجاست که مستندساز هیچ تاکیدی بر این تعدد اسامی ندارد یا هم اکنون که او به زندگی نرمال بازگشته این نام های زیاد هیچ بازخوردی ایجاد نمی کند. این در حالی است که حتی عنوان مستند از روی همین تعدد نام انتخاب شده است.
در حالت کنونی مستند «حبیب، کوروش، مصیب و دیگران» صرفا متکی بر خود شخصیت و جذابیت های خود اوست. نکتهای ورای این جذابیت، در کنش خود کارگردان وجود ندارد. حتی بدیههسازی و رجوع به بیغولهی معتادان و دیدار با همقطاران سابقِ شخصیت محوری مستند نیز صرفا یک دید و بازدید است و نهایتا اینکه مستندساز به همراه سوژه به مکان معتادین می رود تا احتمالا شرایط گذشته او را به صورت عینی نمایش دهد. اما وقتی این دید و بازدید چند بار تکرار می شود و آنها به مکانها و معتادین مختلفی سر می زنند، کارکرد اولیه خنثی می شود و فقط این ایده باقی می ماند که شخصیت محوری و مستندساز صرفا برای بردن غذا، این دید و بازدید را ترتیب داده اند. از سویی در طول مستند بارها هم گفته می شود که شخصیت محوری، امروزه بر خلاف گذشته از وضع مالی خوبی نیز برخوردار نیست.
مستند «حبیب، کوروش، مصیب و دیگران» تلاش می کند تا یک پرتره از آدمی باشد که از دام اعتیاد رهایی یافته و شخصیت او را از کودکی تا کنون شرح دهد. این در حالی است که مستندهایی بیشمار از چنین نجاتیافتگانی تا کنون تولید شده و این مستند با اتکا بر شخصیتی جذاب می توانست کنشی امروزی از او را دستمایه خلق اثری زنده تر نماید و صرفا به جای گفتگوهایی مستقیم با او، عملی یا رویدادی تازه تر از جانب او به نمایش در آید.
راهنمای امتیازدهی
نقد و نظر خود را برای ما ارسال کنید
بدون دیدگاه