هفتمین جشنواره تلویزیونی مستند

جشنواره مستند، جشنواره تلویزیونی مستند، جشنواره فیلم، جشنواره عکس و جشنواره مستند نگاری

نقد مستند «اپوش»

نقد مستند «اپوش»

رحیم ناظریان

حیات دوباره‌ی دیوی اساطیری

مستند همچون تمام آثار مشابه درباره سوژه ای طبیعی، با قاب هایی بسیار باشکوه و در این مستند با تصاویری بدیع از کوهستان الوند آغاز می شود، اما هدف صرفا نمایش زیبایی ها نیست، چرا که موضوع مستند «اپوش» درباره نوعی از خشکسالی و از بین رفتن پوشش گیاهی منطقه است که بیش از اینکه عاملی طبیعی یا تغییرات آب و هوایی دلیل به وجود آمدنش باشد، علتی انسانی در آن نقش دارد. «اپوش» که در اساطیر و اوستا به معنی دیو خشکی است و معانی دشمنی با شادابی و سرسبزی نیز می دهد، مستندی محیط زیستی است که دلایل مفصلی را کشف و بررسی می کند و به واسطه آن، به نتایجی تکان دهنده درباره دلیل کم آبی سرچشمه های الوند و یا تغییر فاحش در کاستی پوشش گیاهی منطقه می رسد.

 به نظر عنوان مستند نیز انتخابی به شدت هوشمندانه است. چرا که طبق متون کهن ایران باستان، «اپوش دیو» وظیفه ای اهریمنی دارد و آن جلوگیری از رفتن آب های بارانی به آسمان است. جالب اینکه خود مستند «اپوش» در حال زنده کردن یک مفهوم اساطیری است. در شمایل اساطیری شاید عمل «اپوش دیو» آنچنان واقع گرایانه به نظر نرسد؛ کما اینکه اغلب اعمال کاراکترهای اساطیری قهرمانانه و خارق‌العاده است و نسبتی با اعمال انسانی واقعی ندارد. با این حال نکته اینجاست که در مستند «اپوش» دقیقا این چالش اساطیری در کوهستان الوند در حال وقوع است. عواملی انسانی توسط مستندساز بررسی می شود که هر کدام به سهم خود دقیقا همچون آن دیو اساطیری جلوی بالارفتن آب های باران ساز را می گیرد و مانع ادامه یک چرخش طبیعی برای تامین آب محیط در الوند می شود.

با این تفسیر مستند علاوه بر اینکه ما را با محیط زیستی همچون الوند آشنا می کند، موضوع اصلی اش را بر یک فاجعه زیست محیطی که در ظاهر اصلا به چشم نمی آید، قرار می دهد. فاجعه ای که چندین عاملِ به ظاهر کوچک، دست در دست هم اقدام به وقوع آن می کنند. با این حال نکته بسیار جذاب اثر همان نقل مکان چهره ای اساطیری از دل اسطوره به اکنون است و آن دیو هولناک، حالا کسی نیست جز خود ما. انسانی ناآگاه که به اشکال مختلف دست به تخریب محیط زیست می زند.

چگونگی طرح دلایل و طرح موضوع در مستند «اپوش» و شکل تحقیق میدانی به گونه ای کارآمد است که مخاطب با حقیقت تلخی درباره الوند مواجه می گردد و اگر چالش های بررسی شده در اثر جدی گرفته نشود، بی شک می توان انتظار داشت که جغرافیای الوند و شکل طبیعی منطقه خیلی زودتر از آنچه تصور می شود رو به نابودی بگذارد.

پلانهای تاثیرگذار و تمرکز مستندساز بر جزئیات و جنس پژوهش، نشان می دهد، کارگردان همچون یک گردشکر پا به منطقه یا پروژه نگذاشته و مدت زمان طولانی تولید در موارد یاد شده کاملا قابل لمس است. هجوم دامها و تغییر تنوع گیاهی، صنایع و مصایب آن برای الوند، راه سازی برای عشایر و نقل مکان آنها از ییلاق به قشلاق بدون حرکت در مسیر و صدمه دیدن یکباره پوشش گیاهی به دلیل این نوع کوچ، وجود معادن سنتی و مدرن در حاشیه الوند، کاشت سیب زمینی به جای محصولات دیگر که نیاز به مصرف بسیار زیاد آب دارد، تغییر کاربری مراتع در طول زمان توسط دولت ها و مسئولان مختلف، دستکاری در طبیعت با شخم زدن و کاشت و داشت، کوچ دام به مراتع مرتفع تر به دلیل کمبود چراگاه به خاطر کشاورزی و… از جمله دلایل متعددی است که گروه تولید برای بررسی هر کدام از آنها با رفرنس هایی مخاطب را آگاه می کند و تنها با چند تصویر و گفتارمتن به توضیح آن نمی نشیند، بلکه مشخصا برای هر بخش تحقیق میدانی قابل اتکایی ارائه می شود.

نکته بسیار تلخ در مستند، پرداختن بر موضوع آفرود و موتورهای کراس است که سالهاست بسیاری از علاقه مندان به محیط زیست درباره مصیبت های آن می گویند و البته گوش شنوایی وجود ندارد. مساله ای که به دلیل ناآگاهی و زیاده خواهی عده ای همچنان در تمام نقاط ایران قابل مشاهده است.

تنها چیزی که پس از دیدن این مستند می توان آرزو کرد این است تا نگاهی امیدوارانه داشت بلکه ساعتی فراغت برای متولیان و مسئولان پرتلاش ایجاد شود تا اگر تقدیر اجازه دهد ابتدا مستند «اپوش» را ببینند و اگر عزمی بود درباره اش فکر کنند و اگر میلی بود برای الوند اقدامی کنند.

به نقد این مستند چه امتیازی می دهید؟


راهنمای امتیازدهی

نقد و نظر خود را برای ما ارسال کنید

بدون دیدگاه