هشتمین جشنواره تلویزیونی مستند

جشنواره مستند، جشنواره تلویزیونی مستند، جشنواره فیلم، جشنواره عکس و جشنواره مستند نگاری، ویژه فلسطین

نقد مستند «نمدمال»

نقد مستند «نمدمال»

رحیم ناظریان

روزهای پایانی یک حرفه بومی

مستند «نمدمال» هم درباره خود نمدمالی و آموزش تولید یک بافته به نام نمد است، هم درباره یک استادکار و توصیف او، هم درباره تولید پوششی برای زین اسب با نمدمالی، هم درباره تن پوش چوپانی از جنس نمد، هم درباره طرز تهیه کلاه نمدی.

اغلب، این شکل از آثار مستند دو ایده دارند که به شکل معجزه آسایی مدام تکرار می شود. یکی معرفی مو به موی خود شغل که حتما باید شمایلی سنتی داشته باشد. به عبارتی مستندهایی که درباره یک حرفه با شکل و شمایلی سنتی و بومی هستند، در حالتی روتین، از شروع کار و تولید آن مصنوع تا پایانش را خط به خط شرح می دهند. در این مستند نیز نمدمالی از پشم زنی تا فروش کالا به صورت بخش به بخش تصویربرداری و تدوین می شود.

دومین ایده‌ی چنین آثاری که بی شک حتی از اولی فراگیرتر است، بیان این مساله است که بنا بر دلایلی از جمله بی تفاوتی متولیان یا تغییر ذائقه جامعه، حرفه‎ی سنتی مورد بحث، در حال نابودی است. نمدمالی در این مستند نیز اینگونه بیان می گردد که در مکان مورد نظر، تنها 7 کارگاه قدیمی به فعالیت مشغول است که با از بین رفتن آنها، دیگر باید طومار این حرفه را پیچیده دانست. به عبارتی اغلب مستندسازان با چنین زاویه دیدی، اساسا کاری به این موضوع ندارند در جهانی امروزی که ماشین بیش از قرنی است وارد ایران شده، چرا باید چنین حِرفی همچنان توان رقابت با تولیدات ماشینی داشته باشند؟ یا مساله بسیار مهم اینکه اگر ناله ها درباره زوال این حرفه ها وجود دارد، آیا می شود در چنین مستندهایی راهکارهایی برای زنده نگاه داشتن آنها بیان نمود؟ به طور مثال آیا راهی وجود ندارد که چنین مصنوعاتی، بازاری داخلی در زمینه گردشگری و استفاده در خانه های بوم گردی داشته باشند یا در بازارهای خارجی به عنوان سوغات یا کالایی بکر و دستی به فروش برسند؟ مساله اینجاست که چنین آثاری تنها یک افسوس را نشانه می روند و کاری به کار هیچ ایده ای جدید یا راهکاری ندارند.

مستند «نمدمال» از سویی در روایتش، به خوبی چهره آخرین بازماندگان نمدمالی را به تصویر می کشد. به صورت نمونه، در یک بخش یک پیرمرد که حرفه نمدمالی را از اجدادش آموخته با کمری تا شده معرفی می شود و در ادامه دلیل این غوز کمر او را می توان در شکل کارش یافت. اینگونه که در طول انجام نمدمالی می شود به خوبی حس کرد که شکل قرار گرفتن اندام پیرمرد در حین کار نشانه ای است برای سالها فعالیت او در این حالت و بدن خمیده او می تواند به دلیل همین شیوه کار باشد. گرچه مستندساز فقط آنچه هست را به تصویر کشیده و از همین پتانسیل سوژه برای خلق یک ایده یا یک دریافت با قاب های اختصاصی بهره نبرده است. به طور مثال آیا نمی شد از کمر خمیده پیرمرد و رابطه اش با شکل کار نمدمالی، پلان هایی تولید کرد که مخاطب نیت مستندساز را درک کند؟

تولید نمد از اولین مرحله کار و تهیه الیاف تا چیدن نخ ها با رنگ های متفاوت و ایجاد نقش و نهایتا فروش نمد، در مستند «نمدمال» به خوبی تشریح می شود و مخاطب را با مراحل مختلف تولید این مصنوع آشنا می سازد.  

به نقد این مستند چه امتیازی می دهید؟


راهنمای امتیازدهی

نقد و نظر خود را برای ما ارسال کنید

بدون دیدگاه